اقتصاد دهم -

درس 5 اقتصاد دهم

سوال واضح !

amir Hossin

اقتصاد دهم. درس 5 اقتصاد دهم

لطفاً سریع جواب بدید ممنون

جواب ها

جواب معرکه

زهرا

اقتصاد دهم

امیدوارم خوب باشه لطفاً معرکه

جواب معرکه

روزی روزگاری فرهاد و مریم از مدرسه میآمددند ناگهان دیدند که دختری گدا دارد سر چهار راه گدایی میکنم دل آن دو سوخت و به دختر گدا نفری ۲۲ تومان دادند دختر خوشحال شد آن هارا بقل کرد و آن ها رفتند در راه دوباره آن دختر را دیدند و گفتند که بیا این دفعه هم نه او ۳۰ تومان نفری بدهیم چند روز گذشت آن ها آنقدر دلشان به حال آن دختر سوخت که دیگر تول تو جیبی نداشتند آن ها فهمیدند که همیشه دلسوزی خوب نیست و بعضی اوقاد باید همدلی کرد مثلا با آن دختر یک جایره میدادند و بااو همدلی میکردند اما آنها تازه متوجه شده بودند و دیگر راهی نمینده بود❤❤

جواب معرکه

Nazy: :-D

اقتصاد دهم

۱ – مولوی چه خوش سروده است: هم‌زبانی خویشی و پیوندی است // مرد با نامحرمان چون بندی است ای‌بسا هندو و تُرک هم‌زبان // ای‌بسا دو تُرک، چون بیگانگان پس زبان محرمی، خود، دیگرست // همدلی از هم‌زبانی بهترست بر اساس این ابیات مولوی نتیجه می‌شود که: الف – هم‌زبانی بسیار خوب است و ناهم‌زبانی بد است. ب – هندو و ترک (که ظاهراً هم‌زبان نیستند) می‌توانند هم‌زبان شوند (یکدیگر را درک کنند). ج – ممکن است دو نفر که ظاهراً هم‌زبان‌اند، چون بیگانگان زبان یکدیگر را نفهمند. د – نتیجه این‌که زبان محرمی (که احتمالاً همدلی است) نوع دیگری از زبان است. ه – همدلی از هم‌زبانی بهتر و – یا طبق برخی نسخه‌ها – خوش‌تر است. می‌توان احتمال داد که مولوی می‌خواهد بگوید که همدلی منشأ و اساس هم‌زبانی است. امروزه اهمیت آنچه را که مولوی درباره‌ی فهم زبانی بیان کرده است، در علومی از قبیل زبان‌شناسی، هرمنوتیک و… بررسی می‌کنند. در مثنوی مولوی داستانی هست که چهار نفر که پول مشترکی داشتند. هر یکی هوس چیزی داشت. یکی فارس بود و “انگور” می‌خواست. دیگری تُرک بود و “اُزوم” آرزو کرده بود. آن دیگر که عرب بود، “عِنَب” می‌خواست و آخری که رومی بود،” اِستافیل” دوست داشت. چون زبان یکدیگر را نمی‌دانستند، نزاع بین آنان درگرفت. یکی که مشکل ناهم‌زبانی را در آنان دید، رفت و انگور آورد. چون همه آن را دیدند، اختلاف از بینشان بیرون شدی. یکی از نتایجی که از این داستان نیز به دست می‌آید این است که اگر زبان یکدیگر را در ک کنیم، بسیاری از اختلاف‌ها از میان می‌رود. چه بسیار اختلاف‌هایی که از نارسایی زبانی به وجود می‌آیند. ما باید سعی کنیم که زبانِ دیگران را بیاموزیم تا ارتباطِ خوبی با آنان ارتباط برقرار کنیم. زبان، مهم‌ترین وسیله‌ی ارتباطی است، پس چه عواملی در کشور ما مانعِ فهم و ارتباط بین ما می‌شود؟ از این داستان یک نتیجه‌ی مهم دیگر نیز می‌توان گرفت که عمل و واقعیت، خود نوعی زبان رسا است. عملی که ناشی از همدلی است، بهترین زبان برای رفع تخاصمات و نزاع‌های بین مردم است، عملی که مورد خواست مردم است. تأکید بر مشترکات ملی، (مثل آرمان‌هایی که در قانون اساسی آمده است، نظیر تحقّق حقوق ملت) می‌تواند همدلی و هم‌زبانی را ایجاد کند. در این صورت اعتماد ملّی و وحدت ملّی به دست می‌آید. در این صورت سرمایه‌ی ملّی افزایش می‌یابد. این همان چیزی است که کشور را در برابر تهاجم بیگانگان بیمه می‌کند. اگر چنین شود، سرمایه‌ها از هدر رفتن در تخاصمات نظامی، به‌سوی اشتغال یافت فقط شعر مقدمه است

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت