Jamyong

پیامهای آسمانی نهم.

یک داستان باسوره زمر آیه ۵۳،سوره۲۱۶سوره بقره درباره ناامیدی بنویسیدبامنابع تفسیرالمیزان و تفسیر نمونه وشعر تاج میدم

جواب ها

SO:)

پیامهای آسمانی نهم

بزن هوس مصنوعی برات می‌نویسه من درست کردم ولی وارد سایت مسخرشون نمیشه
دکتر اصلان‍🕳️

پیامهای آسمانی نهم

دادا یدفعه بگو خوارزمی معارف رو بنویسید برام دیگه😂چرا این پا اون پا میکنی😂
N,rahimi

پیامهای آسمانی نهم

پیرمردی فقیر به سختی زندگی‌اش را می‌گذراند. دختر و پسرش بیمار بودند و با دشواری می‌توانست غذا و و لباس زن و فرزندانش را تهیه کند. یکی از روزها به آسیاب رفت و دهقانی نیکوکار به او مقداری گندم داد. پیرمرد گندم‌ها را در گوشه‌ای از پیراهنش ریخت و آن را گره زد. هنگام برگشت به خانه‌اش در سر راه، با خداوند راز و نیاز می‌کرد و می‌گفت: خدایا تو که گره‌گشای مشکلات بندگانت هستی، گره زندگی من را هم باز کن، تا این قدر سختی نکشم. پیرمرد در حالی که این دعا را زیر لب می‌گفت: ناگهان گره پیراهنش باز شد و گندم‌ها روی زمین ریخت . پیرمرد رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا! چرا با من این کار را کردی؟ من که از تو کمک خواسته بودم. پیرمرد با ناراحتی روی زمین نشست تا گندم‌ها را جمع کند ناگهان دید که گندم‌ها روی کیسه‌ای از طلا ریخته بودند . وقتی پیرمرد رحمت و مهربانی خداوند را دید، به سجده افتاد و از خداوند طلب بخشش کرد. بیا عزیزم ♥️
Pari🌱

پیامهای آسمانی نهم

سلام میتونی از موقعیت هایی که توی خود معرفی نامه آورده استفاده کنی ولی خب اینکه چند تا حدیث و آیه داخلش باشه دیگه به عهده خودته 🙂

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام