خاطرت مانده ان شب که تورا کردم
از خواب خوشت بیدا
گفتم که بخور این را سرخ است وپر از اب است
این سیب خودم چیدم از ان طرف دیوار
خوردی و خوشت امدخنده به لبت امد
گفتی که بکن حالا تعریف از این دیدار
من عاشق وتو عاشقگفتم که بده دادی
وانگه فشردم من دستان تورا ای یار
:میرزا