🍇 🎀 𝒜𝑅𝒯𝑀𝐼𝒮 🎀 🍇

فارسی چهارم. درس ششم فارسی چهارم

سلام میشه معنی کل شعر باران رو بفرستید معرکه میدم

جواب ها

جواب معرکه

سلام چند تای دیگه جا نشد برات نوشتم باز باران با ترانه: دوباره باران با صدای آهنگین با گهر های فراوان: با دانه هایی مثل مروارید میخورد بر بام خانه: به سقف خانه برخورد میکرد میشنیدم از پرنده از لب باد وزنده: صدای پرنده و باد درحال وزیدن را میشنیدم داستان های نهانی راز های زندگانی: این صدا ها انگار راز های زیبایی درباره آفرینش و زندگی میگفتند برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را: رعد و برق مثل شمشیر تیز ابر ها را پاره و جدا میکرد تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را: رعد و برق مثل یه دیوانه ی درحال فریاد زدن به ابر ها مشت میزد مــــــــعـــــــــرکـــــــه بده

جواب معرکه

الناز 😊

فارسی چهارم

🍀🌧🌦🌈☔️ معنی شعر باران 🌧باز باران با ترانه با گوهرهای فراوان می خورد بر بام خانه 🌸معنی: دوباره باران با صدای شرشرش که همچون ترانه زیبا بود، می بارید. با قطره های درخشان که همچون گوهر زیبایی بودند و بر بام خانه فرود می آمدند. ☔️یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان 🌸معنی: با این باران، خاطرات دوران کودکی ام زنده شد. در سالهای بسیار دور، یک روز خوب و به یادماندنی در خاطرم هست که به جنگل های گیلان رفته بودم. 👼کودکی ده ساله بودم شاد و خرم نرم و نازک چست و چابک 🌸معنی: در چنین روزی من کودک ده ساله ای بودم؛ سرشار از انرژی و شادی. ظریف و کوچک بودم اما زبر و زرنگ بودم. 🦌با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سرِ جو دور میگشتم ز خانه 🌸معنی: با پاهای کوچک و کودکانه ام بسیار سریع می دویدم دقیقا مثل دویدن پرسرعت آهو! از کنار جوی آب می پریدم و از خانه مان دور می شدم. می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی رازهای زندگانی معنی: گوش به آواز زیبای پرنده ها می دادم و به صدای باد گوش میسپردم و از آنها داستان های پنهان و اسرار زندگی را می آموختم. برق چون شمشیر بران پاره می کرد ابرها را ﺗﻨﺪﺭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ، ﻏﺮّﺍﻥ ﻣﺸﺖ ﻣﯿﺰﺩ ﺍﺑﺮ ﻫﺎ ﺭﺍ معنی: رعد و برق مانند شمشیر تیز و برانی بود که انگار ابرها را پاره و تکه تکه می کرد. رعد، نعره زنان با مشت خودش به ابرها می کوبید. تندر: رعد، آسمان غرش. جنگل از باد گریزان چرخ ها می زد چو دریا دانه های گرد باران پهن می گشتند هر جا معنی: جنگل و درختانش مثل اینکه از دست باد فرار می کردمد، اینطرف و آنطرف می رفتند مثل امواج دریا. دانه های گرد باران همه جا پخش می شدند.

سوالات مشابه درس ششم فارسی چهارم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام