جواب معرکه
فرزندان این آب و خاک که زاد و بودنشان و ریشه وجودشان در خاک اینجاست، یکساناند و هیچ رنگ و نژاد و لهجه و گویش و زبانی به دیده این مادر، بر آن دیگری برتری ندارد.
معنی مفهوم:
مهربان بودن مام میهن برای همه ساکنان خود (اقوام ایرانی).
واژه های مهم:
مام: مادر
پرورندگی: پرورش دادن
همزیستی: زندگی در کنار هم
دید: دیدگاه، نگاه و منظر
همپیوندان: وابستگان، داراندگان رابطه
باشندگان: جمعِ «باشنده»، حاضران، ساکنان
زاد و بود: زادگاه، مسکن و سرمایه
نژاد: اصل و نسب
لهجه: تلفظ متفاوت واژهها در یک زبان
گویش: شاخههای یک زبان
مام میهن: ترکیب اضافی
یکسان: مسند
همان: صفت اشاره.
آرایه ها ادبی:
تشخیص: چشم میهن، مادرانه رفتار کردنِ وطن با باشندگان
تشبیه: مانند مادر بودنِ میهن
کنایه: ریشه وجود در خاک داشتن: تعلق و وابستگی
مراعات نظیر: خاک، ریشه، آب – زبان، لهجه، گویش
※ اگر به گلستانی درآیید، نمونه این گونهگونی و یگانگی را به چشم میبینید و به عقل در مییابید که به قد و قامت و رنگ و رخسار، اگرچه بسیارند؛ اما رگ و ریشه همه در یک خاک نهاده شده است و از یک آبشخور، مایهور و سیراب میشوند. گلستان، مام میهن و گاهواره گلهای رنگین است و خارها و گلها، فرزندان این مادرند.
معنی مفهوم:
توجه به خاستگاه مشترک به عنوان یکی از مشترکات اقوام ایرانی و مهربان بودن مام میهن برای همه فرزندان خود (ایرانیان).
واژه های مهم:
درآیید: وارد شوید
گونهگونی: گوناگونی، مختلف بودن، تفاوت
یگانگی: اتحاد و یکی بودن
درمییابید: متوجه میشوید
رخسار: چهره
آبشخور: سرچشمه، جایی که از آن میتوان آبی گوارا نوشید
مایهور: پرمایه، ارجمند
گاهواره: تختخواب طفل.
گروههای اسمی در نقش مسند: بسیار، مایهور، مام میهن، فرزندان این مادر.
آرایه ها ادبی:
مراعات نظیر: چشم، عقل، قد، قامت، رنگ، رخسار – ریشه، خاک، آب، خار، گل
تشبیه:
۱- مام میهن (اضافه تشبیهی: ترکیب اضافی که در آن تشبیه به کار رفته است؛ یعنی میهن به مام یا مادر تشبیه شده است؛
۲- تشبیه میهن به گلستان؛
۳- تشبیه گلستان به گاهواره گلهای رنگین؛
۴- شبیه، فرزندانِ میهن به خارها و گلها
※ ایران ما با همه فراخنای فرهنگی و گستردگی جغرافیایی و گوناگونی گویشها و رنگارنگی لهجهها، به گلستانی میماند که در دل و دامان خود، عزیزکانی را بیتوجّه به رنگ و چهره، نوا و ناله میپروراند و شیره جان خویش در کامشان میدارد.
واژه های مهم:
فراخنا: گستردگی، وسعت
فرهنگ: مجموعه دانشها، هنرها، علوم، آداب و رسوم و …
کام: دهان
میماند: مانند و شبیه است (ادات تشبیه).
آرایه ها ادبی:
تشبیه: ایران… به گلستانی میماند.
کنایه: شیره جان خویش در کامشان میدارد؛ با تمام وجود، آنها را پرورش میدهد.
※ این ستد و دادِ مادر – فرزندی و جانفشانی یکی برای دیگری، دو سویه است. اگر فرزند را ناخوشی و گزندی روی نماید، مادر بیخویش و ناخوش و ناآرام است و هرگاه مادر را اندوه و آسیبی فراگیرد، فرزندان نیز آرام و قرار ندارند و بیشکیب و به جان میکوشند تا آرام جای خانه را به آرامش بازآورند و خفاشخویان را از مهر رخ مادر، دور بدارند.
واژه های مهم:
سِتَد: ستاندن، گرفتن
داد: دادن
ستد و داد: داد و ستد، معامله، خرید و فروش در اینجا: رفتار رویارو و دوجانبه
جانفشانی: خود را فدا کردن، از خود گذشتگی
دوسویه: دو طرفه
ناخوشی: ناراحتی
مادران، دل به مهر فرزندان، گرم و تپنده میدارند و فرزندان در پرتو گرم و گوارای مادر، جان میگیرند و میپرورند و میبالند. این دو را پیوندها و آوندهایی به سرچشمههای یکتایی میرساند و خوشی و