از اونجایی که اتک ان تایتان خیلی شعر بعر تموم شد تصمیم گرفتم برم نسخه مانگا بخونم ببینم نتیجه چی میشه
در صفحات پایانی مانگا، چندتا تصویر بدون دیالوگ دیده میشن که پر از معنیان.
اول، میکاسا رو میبینیم که تنها کنار قبر ارن نشسته و با حسرت به سنگ قبرش نگاه میکنه.
بعد، مردی با موهای قهوهای بهش نزدیک میشه، آروم دستش رو روی شونهی میکاسا میذاره. چیزی نمیگن، اما توی نگاهشون یه جور درک و همدردی هست.
چند سال بعد، صحنهای نشون میده که میکاسا همراه همون مرد و یه بچه کوچیک برگشتن سر قبر ارن. مرد خیل