بنیامین هاشم زایی

فارسی هشتم. درس 2 فارسی هشتم

لطفا زود تر جواب بدید

جواب ها

🤘Niko 🤘

فارسی هشتم

یک روز مردی چشمش درد می گیرد و برای درمان به پیش دام پزشک می رود.دام پزشک پس از معاینه ی او قطره ای در چشمش می ریزد که مرد را کور(نابینا)می کند.مرد از این کار دامپزشک و قطره ای که در چشمش ریخته و او را کور کرده است بسیار عصبانی می شود پس به دادگاه رفته و از دامپزشک به پیش قاضی شکایت کرده است.قاضی وقتی ماجرا را می شنود به مرد می گوید دامپزشک هیچ مجازاتی ندارد.مرد تعجب می کند و دلیلش را از قاضی می پرسد.قاضی می گوید تو اگر عقل درستی داشتی و خر نبودی به پیش دامپزشک نمی رفتی.

سوالات مشابه درس 2 فارسی هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام