سلام ووقت به خیر
استفهام در لغت یعنی طلب فهم، طلب دانستن، سوال كردن و پرسیدن؛ و استفهام انكاری یعنی سؤال كردنی كه جواب آن قرین با تكذیب و انكار باشد.
استفهام انكاری از مباحثی است كه در علم معانی، از آن سخن میرود. در قسمت جملات پرسشی، هنگامی كه از اغراض سوال كردن در حیطه شعر و ادبیات سخن میرود، یكی از مباحث طرح شده، استفهام انكاری است. همانطوری كه زبانِ شعر با زبان سخن معمولی متفاوت است، خواست و غرض گویندۀ یك كلام ادبی نیز ممكن است با گویندۀ یك سخن معمولی متفاوت باشد. بر این اساس، اگر شاعری كلامش را به صورت پرسش و سؤال میآورد، الزاماً قصد او دریافت جواب نیست، بلكه به نیتهای مختلف ادبی این كار را میكند، از جمله، ایجادِ شگفتی، توبیخ و تنبیه، یا غیره. در استفهام انكاری جواب سؤال منفی است، به عبارتی شاعر یك جمله خبری منفی را به صورت پرسشی میآورد و غرض او تكذیب و انكار است، به عنوان مثال این شعر حافظ:
شب تاریك و بیم موج و گردابی چنین حایل
كجا دانند حالِ ما سبكباران ساحلها؟
مقصود شاعر این بوده كه حال ما را سبكباران ساحلها به هیچ وجه نمیفهمند، این جملۀ خبری منفی را در قالب پرسش آورده و به دنبال تكذیب سؤال است. یا:
تو كز سرای طبیعت نمیروی بیرون
كجا به كوی حقیقت گذر توانی كرد؟
(سعدی)
یعنی: معلوم است كه گذر نمیكنی، اصلاً و ابداً. جوابی كه معمولاً در ذهن مخاطب برای این گونه سوال شعری شكل میگیرد، این است كه: نه، چطور ممكن است؟ چنین چیزی امكان ندارد.
سیاهِ زندگی هرگز شود سفید به آب؟
سپید رومی هرگز شود سیاه به دود؟
(سعدی)
در این شیوه پرسش، لذت ادبی و ذوق هنری مخاطب بیشتر است تا اینكه جملۀ صورت خبری منفی آورده شود؛ و از سویی نوعی اعجاب و مبالغه در انكار و تكذیب گزاره مورد نظر شاعر را نیز در پی دارد. بسامد استفهام انكاری در مناقب العارفین افلاكی بالاست و از مختصات سبكی آن كتاب محسوب میشود.
موفق باشی