zahra gh

نگارش هفتم. درس اول نگارش هفتم

انشا درباره زمستان لطفاا🤍😶‍🌫️ تاج میدم

جواب ها

:) :(

نگارش هفتم

تابستان یکی از چهار فصل خداوند است که به برکت و سرسبزی و گرمای زیادش در بین فصل های دیگر شناخته شده است و من تابستان را خیلی دوست دارم. تابستان را دوست دارم به خاطر اینکه همه جای زمین را سبزه پوشانده، میوه های رنگارنگ روی درخت ها به ما چشمک می زنند، روزهای آن آنقدر طولانی است که می توانیم به همه کارهایمان برسیم و شب هایش معمولا دورهمی های شادی با دوستان خانوادگی مان داریم. تاج یادت نره

جواب معرکه

هفتم هفتم

نگارش هفتم

هر چهار فصل خداوند بسیار زیبا هستند و هر فصل آب و هوایی دارد برای مثال زمستان زمستان هم یکی از فصل های قشنگ خداوند است که اول زمستان با شب یلدا شروع میشود که آن شب آخرین روز پاییذ واولین روز زمستان است که در زمستان سفیدی برف همه جا را میپوشاند و کودکان بیرون به برف بازی و ساخت آدم برفی میروند یا روی آب های یخ زده اسکی بازی میکنند و اما در جنگل ها خرس ها به خواب زمستانی میروند و حیوانات دیگر هم برای گرم کردن خود به لانیشان میروند مورچه ها هم غذا هایی برای زمستان جمع کردند که در سرما بیرون نیایند و در لانیشان میمانند چون در زمستان پیدا کردن غذا آن هم برای مورچه ها بسیار سخت است دانش و آموزان هم که در اول زمستان امتحان های ترمشان شروع میشود که مجبور هستند زیاد برای برف بازی برای بیرون نروند و درس هایشان را بخوانند اما خب این هم بگویم به بعضی از شهر ها گرمسیر هستند و در آن شهر ها برفی باریده نمیشود و در این فصل با حرف زدن های خانواده مواجه میشوید که به فکر کودکان هستند و حتی تا حیاط هم میروند کلی کاپشن و شال و کلاه به آنها میبندند😂 امیدوارم که زمستانی خوب با کلی برف داشته باشید تاج بده خسته شدم انقد نوشتم خخخخ

جواب معرکه

Mohi

نگارش هفتم

زمستان کوله بار سرد خود را بر زمین می گذارد زمستان فصلی است، سفید … این فصل آخرین فصل سال است روزها، ماه ها، در پی هم می گذرند …. تا به این فصل زیبا می رسیم در این فصل درختان لباس عریانی به تن می کنند همه ی خیابان ها، کوچه ها عروس می شوند … عروسی از جنس سرما، از جنس آرامش کوله بار این فصل پر از برف و پر از ترانه های بارانی است …. ترانه های بارانی هم کوله بار بارانی و غم خود را در این فصل می گذارند این فصل روح لطیفی به شاهرگ هستی می بخشد دراین فصل عقل ها حیران می شود از زیبایی های طبیعت حرف های ناگفته ای در این فصل در ژرفای جانمان باقی می ماند هم چنان که در این فصل برف و باران می بارد …. قصه ای که نامش زندگی است هم چنان جریان دارد ….. امیدوارم که در این فصل دل ها همچون این فصل …. سرد و بارانی نشود ….اما آخر این فصل مانند فصل های بی وفای دیگر هوس رفتن می کندکاش زمستان کفش داشت ….و او را نگه می داشتم، …در را به رویش قفل می کردم و چه کارها که برای ماندنش انجام نمی دادم تا مرا با این همه زیبایی تنها نگذارد اما من چه بخواهم و چه نخواهم می رود اما با رفتن او سال جدیدی آغاز می شود تاج؟💛

سوالات مشابه درس اول نگارش هفتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام