در زمان ممنوعیت نوشتن حدیث (که عمدتاً در دورههای بعد از حاکمیت بنیامیه و بنیعباس اتفاق افتاد)، شیعه با مشکلات زیادی مواجه بود. در این دوران، حکومتها بهدلیل ترس از قدرت گرفتن امامان شیعه و پیروان آنها، به توالی و تجلیّل احادیث اهل بیت (علیهمالسلام) توجه نداشتند و حتی نوشتن آنها را ممنوع کردند.
شیعه در این دوران به روشهای مختلف به حفظ آموزههای دینی خود پرداخت. یکی از این روشها شفاهی بود؛ به این معنا که علمای شیعه، احادیث را از حافظهی خود نقل میکردند و سعی میکردند تا از طریق مجالس و محافل علمی آنها را انتقال دهند. همچنین، برگزاری جلسات سوال و جواب و بحث و گفتوگوهای علمی بین علمای دین نیز برای حفظ و ترویج این آموزهها بسیار مؤثر بود.
علاوه بر این، علمای شیعه توجه خاصی به ترتیب و تدوین معارف دینی داشتند و در این مدت به جمعآوری و مقایسه احادیث از منابع مختلف پرداختند و با استناد به قرآن و معارف اهل بیت، اصول دین را حفظ کردند. این تلاشها باعث شد تا در زمانهایی که دوباره اجازه نوشتن احادیث صادر شد، مکتوبات حاوی این معارف با قوت بیشتری تدوین شوند.
به طور کلی، شیعه با وجود چالشهای زیاد در زمینهی نقل احادیث و محدودیتهای حاکمیتی، به ترویج و حفظ دین خود ادامه داد و این مسأله، به ثبات و ماندگاری آموزههای شیعه کمک زیادی کرد.