جواب معرکه
دانش آموزان دارای تفاوتهای فراوانی هستند که این تفاوت ها در آموزش و یادگیری آنها نقشی اساسی دارند، آنها از نظر یادگیری، کارآمدی و فکر منطقی با یکدیگر تفاوتهای مهمی دارند و در برابر مشکلات و چالشها نیز با شیوه های متفاوتی برخورد می کنند. برخی از دانش آموزان در جهت کارآمدی بدنبال فعالیتهای جدید و لذت بخش می روند و برخی دیگر کارهای قبلا آزمایش شده و مطمئن را ترجیح می دهند. به عبارت دیگر، یادگیرندگان از نظر شخصیتی، نگرشها، واکنشهای هیجانی و سبک های شناختی با همدیگر متفاوتند و در این بین نقش معلمان و مربیان آموزشی نیز در کارآمدی دانش آموزان بی بدیل نیست.
هدف اصلی هر نظام آموزشی، موفقیت دانش آموزان در مدرسه است.چراکه موفقیت در مدرسه، کسب تجربه های مناسب در کلیه ابعاد رشد شناختی، عاطفی، اجتماعی، رفتاری و زیستی را شامل می شود و کسب این تجربه ها در مدرسه می تواند بر زندگی حال و آینده ی کودکان و نوجوانان تأثیر سرنوشت سازی داشته باشد (ظهره وند، 1389).
نقش خودکارآمدی در موفقیت دانش آموزان از منظر روانشناسان
مطالعات نشان می دهد که اگر به توان و قابلیت دانش آموزان ایمان داشته باشیم از خود عملکرد مطلوبی نشان خواهند داد. اگر دانش آموزان اجازه یابند آنچه را در ذهن دارند به عمل آورند به زیبایی عمل خواهند کرد. آنچه دانش آموزان را با دشواری مواجه می کند باورهای نادرست ما نسبت به توانایی های آنان و نیز باور نادرست آنان درباره توانمندی هایشان است.
اگر دانش آموزان باور داشته باشند که با تلاش قابل قبول می توانند یاد بگیرند، این دانش آموزان بیشتر تلاش می کنند، در مواجهه با مشکلات پافشاری می کنند، توجه خود را بر مشکل متمرکز می کنند و احساس آرامش و خوش بینی بیشتری می کنند و از راهبردهای مؤثرتری بهره می گیرند. به عبارت دیگر خودکارآمدی، با بسیج ابزارهای شناختی و انگیزشی نقش مهمی در بکار گیری شیوه های مقابله با فشار روانی در افراد خواهد داشت (وول فولک )
دانش آموزی که دارای خودکارآمدی سطح پایین است ممکن است حتی برای یک امتحان خودش را آماده نکند ، زیرا فکر می کند که هر اندازه زحمت بکشد فایده ای نخواهد داشت. در مقابل، شخص برخوردار از خودکارآمدی سطح بالا در انجام کارها امیدوارتر و موفق تر است. (بیابانگرد)
در نظریه شناختی اجتماعی باندورا، افراد دارای احساس کارآمدی بالا در مقابله با عوامل فشارزای خاص و تقاضا های بین فردی، آسیب پذیری کمتری به استرس و بدکاری دارند و در نتیجه در جنبه های کلیدی و مهم زندگی نظیر پیشرفت تحصیلی و تعاملات اجتماعی بهتر می توانند از اضطراب و افسردگی جلوگیری کنند (کاپرار، 2004).
پوتوین، ساندر و لارکین (2012) دریافتند دانش آموزان دارای خودکارآمدی بالا نسبت به دانش آموزان دارای خودکارآمدی پایین تر از عملکرد تحصیلی بالاتری برخوردارند؛ آنها نشان دادند که خودکارآمدی تحصیلی، پیشرفت تحصیلی و هیجانات را پیش بینی می کند.
روانشناسان معتقدند که خلاقیت یکی از عوامل تشکیل دهنده بازده یا عملکرد ذهن به حساب می آید، هر چند اندازه گیری آن کاری بسیار دشوار و شاید غیر ممکنی باشد. به نظر می رسد وقتی ضریب هوشی پایین تر از 120 است خلاقیت چشمگیر و چندان بدرد بخوری مشاهده نمی شود و زمانی که ضریب هوشی از 120 تجاوز می کند همبستگی آن با خلاقیت به سرعت کاهش می یابد. در واقع انسان های خیلی با هوش، خیلی منطقی و خیلی حسابگر چندان خلاق نیستند (گنجی، 1378)
سرو ، که در تحقیقی به مقایسه ی نقش میانجی اضطراب امتحان در رابطه ی بین کمالگرایی و موفقیت تحصیلی در دانش آموزان تیز هوش و