اسمهای فارسی در علم دستور زبان فارسی از نظر ساختار در چهار گروه دستهبندی میشوند. این چهار گروه عبارتند از: اسم ساده، مشتق، مرکب و مشتق مرکب.
اسم ساده اسمی است که فقط دارای یک جزء معنیدار یا تکواژ آزاد قاموسی بوده و تقسیم پذیر نیست. مانند: آتش، کبوتر، سیاوش، وجدان، گوسفند و
اسم مشتق اسمی است که از دو یا چند جزء تشکیل شده که دست کم یک جزء آن معنای مستقل دارد. یعنی پسوند یا پیشوند میباشد. مشتقها از افزون وند به اسم و گاهی بن فعل ساخته میشوند و معنایی جداگانه و مستقل به وجود میآوردند.یک جزء معنی دار+حداقل یک جزء غیر مستقل برخی وندهای مشتق ساز عبارتند از:زار (گلزار)، گاه (کارگاه)، دان (گلدان)، ـَک (پیچک)، ـِه (ـه/ه=e)(گردنه) یا (دسته)، ـِش (گردش)، ار (خریدار)، بان (باغبان)، چه (باغچه)، ی (نیکی)- ی نکره و نشانههای جمع مشتق ساز نیستند.
اسم مرکب اسمی است که دو یا چند جزء دارای معنای مستقل دارد و به دو یا چند جزء که به تنهایی کاربرد و معنا دارند، قابل تجزیه است. مانند:کتابخانه، سفیدرود، چهل چراغ و...
پارهای از اسمها ویژگیهای مشتق و مرکب را با هم دارند که به آنها «مشتق-مرکب» یا «مشتق مرکب» میگویند.
تاج