سوده

فارسی پنجم.

بچه ها میشه یک بند بنویسید

جواب ها

جواب معرکه

وارد اتاق پدرم شدم، پدرم روی صندلی نشسته بود شغل اوبرنامه نویسی است مشغول کارش بود که او را صدا زدم گفتم :« پدر شام حاضر است » پدرم آنقدر مشغول کار و تفکر بود که متوجه نشد سپس نزدیکتر رفتم و دوباره تکرار کردم پدرم شنید و گفت :« ممنون، دخترم میشود لطفا یک لیوان آب به همراه کاغذ برایم بیاوری » سرم را به نشانه ی بله تکان دادم و گفتم« بله حتما » و سپس به دنبال کاغذ رفتم کاغذ را که پیدا کردم یک لیوان آب ریختم و به سمت اتاق پدرم رفتم آب و کاغذ را به او دادم پدرم تشکر کرد و من هم خوشحال به سمت سفره رفتم بعد از چند دقیقه پدرم از اتاقش بیرون آمد و باهم شام خوردین

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام