فارسی دهم -

درس2 فارسی دهم

زهرا خسروی

فارسی دهم. درس2 فارسی دهم

انشا درمورد قلب خیلی ادبی و با روش های ذهنی و عینی خیلی سریع لطفا

جواب ها

اززمانی آفریده شدم مراهمچون طلادرحصاری استخانی محفوظ کردند،شغل من پمپاژخون ورئیس من مغزاست ؛گاهی اوقات هم من به او فرمان میدهم که آن زمانی ست که عشق دراتاقک هایم جای گرفته وبه این سادگی بیرون نمیرود. یادم می آیدروزی راکه خواهرکوچکم«چشم» دختری رانشانم دادوخوشم آمد،فوری به برادرم گفتم به دنبالش برویم باصرارفراوانم دستور صادرکردوبرادران کوچکم«پاها»به حرکت در آمدند؛به همین منوال روزهاوهفته های متوالی به دنبالش روانه شدیم ونتیجه اش قراردادن اتاقکی دراختیارعشق بود. هربارکه «چشم»اورانشانم میدادهزاران بارخودم رابه شدت به حصارهامی کوبیدم ودیوانه واردر انتظارشکافی برای رهایی ورسیدن به قلب دختر بودم؛درهمه مواقع برایش بی قراری میکردم ، دیگرخواهربرادرانم هم همدردی میکردند به خصوص«چشم»که همراهم اشک میریخت. قلب هستم؛عضوی حیاتی واصلی ازوجودشماکه میتوانیددراتاق هایم(کینه،حسد،آزو....)قراردهیدو یا(محبت،عشق و....)جای دهید،درهرصورت خداوندمرادراختیارشماقرارداده است وخوشحال هستم که صاحب من عشق راانتخاب کرده است وسال هاست که درکنارقلب آن دخترآرامش دارم.

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت