جواب معرکه
اسم (مفرد ، مثنّی و جمع)
تقسیم اسم از نظر عدد:
اسم از نظر عدد به سه دسته مفرد ، مُثنَّی و جمع تقسیم می شود.
1) مفرد: اسمی است که بر یک چیز یا یک شخص دلالت می کند. نداشتن علامت مثنی یا جمع علامت مفرد است.
2) مثنی: اسمی است که بر دو چیز یا دو شخص دلالت دارد علامت مثنی ( انِ ، ینِ ) زائده می باشد.
مانند: أخوانِ ، شجرتَین ، إمرتانِ ، أبَوینِ.
توجّه داشته باشید که علامت ( انِ ، ینِ ) جزء زائد کلمه باشد پس اسم هائی مانند رَحمان ، طَیَران ، إحسان و إخوان مثنی نیستند.
3) جمع: به اسمی گفته می شود که بر بیش از دو چیز یا دو شخص دلالت داشته باشد جمع به دو دسته سالم (مذکر سالم ، مونث سالم) و مکسّر تقسیم می شود.
1) جمع مذکر سالم:
علامت آن ( ونَ ، ینَ ) زائده می باشد.
مانند: معلّمونَ ، شاکرینَ ، مُجاهِدونَ. دقت کنید اسم هائی با این علامت جمع بسته می شوند که اوّلاً مذکر باشند ثانیاً صفت برای عاقل باشد.
نکته: به اسم هایی مانند: أربَعین ، عالَمین ، عِشرین ، أهلُون و .... مُلحَقات جمع مذکَّر سالم گفته می شود.
2) جمع مونث سالم:
علامت در این جمع ( ات ) زائده می باشد که برای اسم های مونث (تلمیذات ، شجرات ، آیات) و مصادر ثلاثی مزید (توضیحات ، اشتراکات ، إختراعات) و صفت غیر عاقل (منصوبات ، موصوفات) استفاده می شود.
به این نوع جمع ، سالم اطلاق می شود چون اگر علامت جمع از آخر آن حذف شود یک اسم مفرد سالم باقی می ماند پس اسم هائی مانند: ابیات ، اصوات ، اموات ، مجانین ، قوانین ، مساکین و شیاطین جمع سالم نیستند.
ب) مکسّر
به جمعی گفته می شود که علامت جمع ندارد و از شکل مفرد تغییر یافته خودش ساخته می شود اوزان سماعی زیادی دارد که مهمترین آنها به قرار زیر است:
1) فِعال: جبال ، صغار ، عظام ، کِبار ، رِجال ، کِلاب ، رماح
2) اَفعال: أخبار ، أحرار ، أکتاف ، أطفال ، اخیار ، اشرار
3) مَفاعیل و مفاعل (چه وزن خودشان و چه عروضی آن): مفاتیح ، مجانین ، مشاهیر ، مساجد ، مناظر ، منازل ، مقاصد ، قوانین ، خواتیم ، سلاطین ، اراذل ، غنائم ، افاضل ، اکاذیب
4) فُعّال: تجّار ، طلّاب ، حکّام ، کُتّاب ، سکّان ، کفّار ، زوّار
5) فُعلاء: فُقراء ، شهداء ، اسراء ، روساء
6) فُعول: نُجوم ، علوم ، رُسوم ، قلوب
7) فَعَله: کسبه ، ورثه ، عمله
8) فِعَل: مِلَل ، فِرَق ، حِرَف
9) فَعلی: مَرضی ، قتلی ، جَرحی
10) أفعِلَه: أطعِمه ، أئمَّه ، أزمِنَه
11) اَفعلاء: اوصیاء ، اعزّاء ، اطبّاء ، اقرِباء ، اولیاء
12) فَعالی: اراضی ، اهالی ، لَیالی
13) فُعُل: کتُب ، رُسل ، مُدن ، اُسد
نکته: کلمه « أخ » مثنَّی آن به صورت « أخَوانِ ، أخَوَینِ » جمع مکسَّر آن « إخوان ، إخوَه » می باشد و مونَّث آن « اُخت » جمع مکسَّر اُخت « أخَوات » می باشد.