در یک روز آفتابی، درخت خرما و درخت نارنج در کنار هم در باغی زیبا زندگی میکردند. درخت خرما به درخت نارنج گفت که چقدر از دوستی با او خوشحال است و او را به خاطر میوههای خوشعطرش ستایش کرد. درخت نارنج نیز به درخت خرما گفت که او هم دوستش دارد و قد بلند و میوههای شیرین او را تحسین کرد.
آنها درباره ویژگیهای خاص خود صحبت کردند. درخت خرما گفت که در مناطق گرم و خشک رشد میکند و میوههای مغذی دارد، در حالی که درخت نارنج در آب و هوای معتدل میروید و میوههای خوشمزه تولید میکند.
درخت نارنج اشاره کرد که آنها میتوانند با هم همکاری کنند و به زندگی انسانها کمک کنند. درخت خرما گفت که میوههای او انرژی میدهند و میوههای نارنج شادی و خوشی را به زندگی مردم میآورند.
در پایان روز، این دو درخت فهمیدند که با وجود تفاوتهایشان، میتوانند در کنار هم زندگی کنند و به همدیگر کمک کنند. آنها عهد کردند که همیشه دوست بمانند و به زیباییهای طبیعت و اهمیت همکاری پی ببرند.