سلام عزیز...
اگر در میان مردم عادی غرب، ایران را با نفت و قالیچه و پسته می شناسند، برای قشر دانشگاهی و فرهیخته کشورهای غربی، نام ایران تداعیگر دانشگاه شریف و ستارگان پر فروغ آن است.
آوازه شریف باعث شده که هر سال، تعدادی از فارغ التحصیلان این دانشگاه برای ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه های معتبر و درجه اول جهان پذیرفته شوند.
چرا بچه های شریف به آمریکا و کانادا می روند؟ به این دلیل که بیشترین تعداد دانشگاه های برتر جهان، در ایالات متحده آمریکا و کانادا قرار دارند. رنکینگ های مختلفی از دانشگاه های جهان هرسال منتشر میشود، حتی رنکینگ دانشگاه شانگهای چین، چایگاه برتر دانشگاه های آمریکای شمالی را تایید می کند. به گونه ای که از صد دانشگاه برتر دنیا بیش از 70 دانشگاه در امریکای شمای واقعند.
درست به همین دلیل مقصد اصلی ستارگان شریف آمریکا و کانادا است. در سالهای اخیر مهاجرت دانشجویان ایرانی به کشورهای آسیایی مانند ارمنستان، ترکیه، مالزی، هند، سنگاپور و کشورهای اروپای شرقی مانند اوکراین و روسیه و حتی بخش ترک نشین قبرس به نحو چشمگیری افزایش یافته که بررسی آن مورد بحث این یادداشت نیست.
علاوه بر این دانشگاه هایی مانند تهران، امیرکبیر، شهید بهشتی و علم وصنعت و دانشگاه های دولتی مراکز استانها مانند صنعتی اصفهان و... هم بیشتر به خاطر دانشجویان سختکوش و با هوش آنها درسطح آکادمیک شناخته شده اند.
در این یادداشت به طور خاص دانشجویان دانشگاه شریف مورد نظر نگارنده هستند. به این دلیل که این یادداشت در نقد فیلم مستند میراث البرتا نوشته شده است.
در دو سه ماه اخیر این فیلم به کارگردانی حسین شمقدری، در دانشگاه های ایران نمایش داده شده و جلساتی برای نقد و بررسی آن برگزار گردیده است. تمرکز فیلم که در فضای مجازی هم قابل دسترسی است، بر روی دانشجویان شریف است.
در این مستند با دوتن از اساتید موفق دانشگاه شریف (دکتر مشایخی و دکترنایبی) و چند نفر از فعالان موفق عرصه تولید و نیز چندتن از دانشجویان دوره دکتری و یک استاد جوان مقیم آمریکا گفت و گو شده است.
قرار بوده که کارگردان و سایر عوامل فیلم برای تکمیل مستند به کانادا بروند که ظاهرا موفق به اخذ ویزا نمی شوند وبه همین دلیل حدود ۴۰ درصد فیلمنامه تغییر می کند.
شاید همین محدودیت ها باعث شده که فیلم صرفا از زاویه بسته و یکطرفه ای به موضوع مهاجرت نخبگان علمی بپردازد.
جای نظرات هزاران نخبه ایرانی مقیم غرب که دلبسته آب و خاک و فرهنگ خود هستند، در این فیلم خالی است.
کارگردان می توانست به جای آنکه به مصاحبه ها و تحلیل های تبلیغاتی و سطحی صدای آمریکا و اظهارات برخی مقامات سیاسی این کشور استناد کند و تحصیل دانشجویان نخبه ایرانی و سکونت و اشتغال آنها را یکسره در کادر سیاسی ببیند، مستقیما به خود دانشجویان مراجعه کند و واقعیت را از زبان آنها بشنود.
البته ممکن است در میان هزاران دانشجوی نخبه شریف تعداد کمی با انگیزه سیاسی به آمریکا و کانادا آمده باشند، اما یک بررسی ساده نشان می دهد که اکثر بچه های شریف سرشان به درس و تحقیق علمی گرم است و بعد از فراغت از تحصیل هم یا دنبال فعالیت علمی می روند و یادر بخش صنعت مشغول به کار می شوند و سیاست دغدغه اول آنها نیست.
در مستند میراث البرتا تنها بخش دست چین شده ای از حقیقت نمایش داده شده است. حتی به نظر می رسد تنها آن بخش از سخنان افراد مصاحبه شونده برجسته می شود که با منظومه فکری و تحلیل تهیه کنندگان همخوانی داشته است.
چند تن از نخبگان شریف که در دانشگاه های آمریکا و کانادا به تحصیل