مقدمه: به هر رویی که نگاه می کنم، اگر نقش لبخند باشد، حتما زیبا و دیدنی خواهد شد و اگر اخم کند و غم زده باشد، انسان تمایلی به دیدارش نخواهد داشت و شاید هم غمگین شود.
بدنه: چه قدر صورت انسان ها را زیبا می کنی، هرکس که لبخند می زند، دنیا هم روشش را تغییر داده و برایش شادی مهیا می کند. روزهایی که غم بر روی هرکس نقش می بندد انگار جهان ماتمکده شده و هیچ کس نمی تواند این زنگار از دل کسی بردارد. نقشی که می تواند هر نقش غمزده را بردارد، لبخند است که کارگشاست.
لبخند نقش روی گل و خورشید و مهتاب هم هست، خورشید از آنکه روی همه می خندد این همه گرم است و مهربان، خنده گل را می بینید که چه قدر همه جا را معطر کرده است و از بوی خوشش دنیا معطر می شود. خنده مهتاب و سوسوی ستاره های دور دست را ببین که چگونه به جهان و شب پر از تاریکی لبخند می زنند و برای دیگران نقش لبخند را خاطره می کنند.
گل آفتابگردان را دیده اید که چگونه روی خورشید لبخند می زنند و همیشه به سمت خورشید در حال چرخش هستند و روی طلایی خود را از خورشید امانت گرفته اند، خنده و لبخندشان را نگاه کن و درس شادی بیاموز. لبخند گل های بهاری را ببین و از کوتاهی عمرشان درس بیاموز که چند روزی بیشتر نیستند، ولی همان چند روز می خندند و شادند.لبخند را در چهره ماندگار کنید و بدانید که هیچ غمی ماندگار نخواهد بود و روزی غم هم تمام خواهد شد.
نتیجه گیری: خنده بر هر درد بی درمان دواست و با لبخند شروع می شود. لختی بخند و از گل ها درس شادی بیاموز که بی توقع می خندند و امید ندارند که کسی برایشان کاری کند.
عزیزم بی زحمت بهم تاج بده 👑