پرنیان بیا
همه چیزو دادم، تموم دنیامو ریختم،
تو رفتی و من موندم، با بغضایی که پیچید تو خونهی تنهاییم.
قلبم شد کتاب باز، خط به خط، صفحه به صفحه،
تو که رفتی، همه حسامو بردی، باقی مونده فقط سکوت و خستهگی.
میخواستم باشی، بخندی، کنارم،
حالا خاطراتت، تیزتر از تیغ، زخم میزنه روی دلم.
چشام خیسه از بارون یاد تو،
کاش میشد یه روز برگرده، حتی یه لحظه، دوباره حس خوب.
تو رفتی و من موندم، با سایهی تو،
هر شب میپرسم از خودم، چرا عشق ما نشد، چرا؟
ولی قلبم هنوز میزنه، حتی اگر درد کشیده باشه،
یاد تو همیشه ت