بدون درس -

majnoun

بدون درس.

بازیگرِ بی‌نقش(فعولن فعولن فعل) تو مشتی پُف، که در آیینه پیچید نه مردی، نه نری، نه هیچ‌چیزی لبت نازک، ادات از جنس باد است کلامت عاریت، لحنِ کساد است گهی می‌رقصی از شوق نگاهت گهی لب می‌کشی، با عشوه و آهات صدایت چون بلبلِ خیس از هراس است نه مردی، نه حیا، تنها قیاس است نه مغزت مرد، نه رگ غیرتی داشت نه چشم‌ات شرم، نه دستت حیایی داشت ادای قهرمان کردی، ولی حیف دل و دستانت از نازِ ضعیف است تو آن دلقک شدی در قامتِ گرگ که خویشت را کنی شیرِ دروغک به هر حرفی دوتا ناز اضافه به هر حرکی یه پُزِ بی‌تنا

جواب ها

Kami

بدون درس

یه بار نفرستاده بودیش!

Hasti Dadashi

بدون درس

بچه ها شما ها چنقده خفنین😂

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت