شب روز دوباره شب روز یه موجود عیجب و خلقت همش پیشمه ولی نه همیشه ها وثتی خورشید میره و باه میاد باعث میهش دوستم بره خونشون مو عصر ها از منم ذرازو و گودزیلا تر میشه. خیل یعجیبه بعضی موقع ها احساس میکنم ویتامین خورشید خیلی بهش افتاده ولی من بیواره همیشه کوتوله هستم و ۱٠ سال ول میکشه یکم به قدم اضافه. بشه ای کاش من جاش بودم تو یه ثانیه قدم بلندمیشد هر وقتن تاروفش میکنم بیاد داخل نمیاد نا پیدید میشه رفیقم خیلی خجالتیه و عاشق تقلید از منه پانتمینشم نگم براتون رتبه یک کشوره
ولی فقط رفقیق من نیست بقیه هم هموین رفیقای دارن که مثل دم باهاونه و هنگام تا یکی ناپدید میشن
جونم واستون بگه این فرد مثلا بهارین دوست من سایه هست
تاج لطفا