موکول . [ م َ ] (ع ص ) به دیگری سپرده .. امر موکول ؛ کار به دیگری سپرده . کاری که به دیگری سپرده شده باشد. : زعامت آن ملاعین با طاغوتی که به یحیی معروف بود موکول . . || حواله شده . || سفارش شده . || سپرده شده . (. مشروط. مربوط. محول شده .
- موکول به ؛ واگذاشته به . منوط به : تشکیل جلسه موکول به بازگشت مدیر است .