جواب معرکه
داستان درباره تصمیمگیری برای محل ساخت بیمارستان در یک شهر است. هر کس نظری دارد که بیمارستان نزدیک خانهاش باشد. بزرگان شهر برای مشورت به طبیب بزرگ، محمد بن زکریای رازی، مراجعه میکنند. او از آنها میخواهد تا تکههای گوشت تازه بیاورند و آنها را در نقاط مختلف شهر آویزان کنند. بعد از چند روز، وقتی تکههای گوشت را بررسی میکند، متوجه میشود که فقط یک تکه گوشت سالم مانده است. او با توجه به این که آن تکه گوشت در کدام نقطه از شهر قرار داشته، نتیجه میگیرد که آن محل هوای پاکتری دارد و بیمارستان باید در همانجا ساخته شود.
این داستان نشان میدهد که برای تصمیمگیریهای مهم، استفاده از علم و تجربه ضروری است. همچنین به ما یادآوری میکند که دانایی و هوشیاری از نعمتهای بزرگ هستند که باید در راه موفقیت از آنها بهرهبرداری کنیم.
کوتاه تر📌
داستان درباره تصمیمگیری برای محل ساخت بیمارستان در یک شهر است. بزرگان شهر به طبیب بزرگ، محمد بن زکریای رازی، مراجعه میکنند. او از آنها میخواهد تکههای گوشت تازه را در نقاط مختلف شهر آویزان کنند. پس از چند روز، وقتی تکههای گوشت را بررسی میکند، متوجه میشود که فقط یک تکه گوشت سالم مانده است. او نتیجه میگیرد که آن محل هوای پاکتری دارد و بیمارستان باید در همانجا ساخته شود. این داستان اهمیت علم و هوشیاری در تصمیمگیریهای مهم را نشان میدهد.
کوتاه تر بیشتر👌📷
داستان درباره تصمیمگیری برای محل بیمارستان است. طبیب بزرگ، محمد بن زکریای رازی، از بزرگان شهر میخواهد تکههای گوشت را در نقاط مختلف آویزان کنند. پس از چند روز، تنها یک تکه گوشت سالم میماند و او نتیجه میگیرد که آن محل هوای پاکتری دارد و بیمارستان باید در همانجا ساخته شود. این داستان اهمیت علم در تصمیمگیری را نشان میدهد.