𝐌𝐢𝐚

نگارش هشتم. درس 7 نگارش هشتم

دوستان میشه ص ۸۱ نگارش رو بفرستید برام؟ از گوگل نباشه به همه تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

niya

نگارش هشتم

درتاریکی شب داشتم به سوی نوری حرکت میکردم راستش کمی ترسیده بودم گمان میکردم چیزی پشت سرم راه میرود تند تر و تند تر پرواز میکرم انقدر که نفسم بند آمده بود حس میکردم زمان به سرعت میگذرد و دیگر وقت نیست نوری جلوی چشمایهم روشن شد آن نور انقدر زیبا بود که من میتوانستم وجود مادرم را حس کنم چشماهم پر از اشک شده بود بغض تمام وجودم را فرا گرفته بود ولی آن نور دختره بچه ای بود که در اتاقش میترسید و شمع را روشن کرده بود ولی خوشحال بودم چون وجود مادرم را باز حس کردم و این بهترین حس بود:) موضوع.. پروانه ای هستید که در تاریکی شب، شعمی روشن پیدا کرده اید.. .

سوالات مشابه درس 7 نگارش هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام