ادامه 1-ساعت خراب شده بود و خواب موندم
ادامه 2-باید لباس ها و پارچه های مردم را می دوخت و به صاحب آن ها تحویل میداد
ادامه 3-بقیه درس هایم را مرور کردم وبعد بازی کردم
معرکه بده
ان روز کمی دیر به مدرسه رسیدم چون از سرویس مدرسه جا موندم
مادرم نمی توانست به ان مهمانی برود زیرا. کمی مریض احوال بود
کتاب فارسی ام را خواندم سپس املایی نوشتم
الف) آن روز کمی دیر به مدرسه رسیدم چون ساعتی که زنگ گذاشته بودم نخورد و خواب ماندم.
ب)مادرم نمیتوانست به آن مهمانی برود زیرا کار های زیادی داشت و کمی هم مریض شده بود.
ج)آموزگار دانش آموزان خود را دوست دارد اما دانش آموزان هم باید درس بخوانند و تلاش کنند.
د) کتاب فارسی ام را خواندم ؛ سپس آن را بستم و کمی استراحت کردم.