برگ های زرد و نارنجی رنگ خیابان های شهر را پوشانده اند و صدای خش خش آنها تن زمین را نوازش میکند
نسیم سرد پاییزی در حالی که خورشید میرود و جای خود را به ماه میدهد در آسمان به رقص در می آید
پاییز پادشاهی مقتدر، بی رحم و خونریز است. پاییز تابستان را شکست داده و اکنون بازی دست پاییز است
دیگر خبری از بی نظمی در زمین و آدمیان نیست
معلم ها باید ساعت هفت و نیم در مدرسه باشند و بچه ها هم همینطور سربازان پاییز تفنگ های خود را بر دل آدمیان میگذارد که در غروب دلگیری عجیبی بگیرند.
اگر کسی از پاییز انتقاد کند سرما خواهد خورد و برای چندین روز باید در زندان های بی شور و سرد پاییز بماند
ملحق شدن به پاییز یعنی این سختگیری های پادشاه برای ما کمتر می شود همچنین پاداش های خوبی داده می شود بیایید کوتاه بیاییم و با پاییز کنار بیاییم.
حتی در اوج دلتنگی هاااا...
سلام دیدگاه من به پاییز به این صورت میباشد، امیدوارم براتون مفید باشه.