عربی هفتم -

درس 5 عربی هفتم

تنعا 🖤

عربی هفتم. درس 5 عربی هفتم

بچه ها درس ۵ عربیو میخوام تاج میدم

جواب ها

nesa.asadian

عربی هفتم

بیا غمگین حوصله ندارم بتاج 😅

الْجُمَلاتُ الذَّهَبیَّهُ معنی: جمله‌های طلایی لَعِبَ یاسِرٌ مَعَ أصْدِقائِهِ فی الْمَدرَسَهِ. رَجَعَ یاسِرٌ إلَی الْبَیْتِ بَعْدَ الظُّهرِ. معنی: یاسر همراه دوستانش بود. آنها در مدرسه بازی کردند. یاسر بعد از ظهر به خانه برگشت. هوَ طَرَقَ بابَ الْمَنْزِلِ. معنی: او به در خانه زد. سَمِعَتْ أُمُّهُ صَوْتَ الْبابِ ثُمَّ ذَهَبَتْ وَ فَتَحَت الْبابَ وَ سَأَلَتْهُ: معنی: مادرش صدای در را شنید؛ سپس رفت و در را باز کرد و از او پرسید: الْأُمُّ: کَیفَ حالُکَ؟ معنی: مادر: حالت چطور است؟ الْوَلَدُ: أنَا بِخَیرٍ. معنی: پسر: من خوبم. الْأُمُّ: ما هیَ واجِباتُکَ؟ معنی: مادر: تکالیفت چیست؟ یاسِرٌ: حِفْظُ هٰذِهِ الْجُمَلاتِ الذَّهَبیَّهِ. معنی: یاسر: حفظ این جمله‌های طلایی. إذا مَلَکَ الْأراذِلُ؛ هَلَکَ الْأفاضِل.»، معنی: حضرت علی هرگاه فرومایگان فرمانروا شدند (شوند)؛ شایستگان هلاک شدند (می‌شوند). «مَن زرَعَ الْعدُوْان؛َ حصَدَ الْخُسْرانَ.»، معنی: هر کس دشمنی کاشت (بکارد)؛ زیان درو کرد. (درو می‌کند، برداشت کرد، برداشت می‌کند) «التَّجْرِبَهُ فَوْقَ الْعِلْمِ.» معنی: تجربه از علم برتر است. تجربه بر فراز علم است. تجربه از علم بالاتر است. «خَیْرُ الناّسِ، أنْفَعُهمُ للِناّس.»، معنی: بهترین مردم سودمندترین آنها برای مردم است. «الْمُسْلِمُ،ُ مَنْ سَلِمَ النّاسُ مِنْ لسِانِه وَ یَدِهِ.»، معنی: مسلمان کسی است که مردم از زبانش و دستش سالم بمانند. (در امان باشند.) لِسانُ الْمُقَصِّرِ، قَصیرٌ.» معنی: زبان مقصّر، کوتاه است عُدْوان ≠ صَداقَه / جاهِل ≠ عالِم / أَراذِل ≠ أَفاضِل / أفضَل = خَیْر دشمنی – دوستی / نادان – دانا / فرومایگان – شایستگان / بهترین – بهترین بِدایَه ≠ نِهایَه / رَخیصَه ≠ غالیَه / عُدْوان = عَداوَه / خَلْفَ = وَراءَ آغاز – پایان / ارزان – گران / دشمنی – دشمنی / پشت – پشت هوَ بَحَثَ عَنِ الْکُتُبِ. معنی: او دنبال کتاب‌ها گشت. ‌هیَ وَصَلَتْ إلَی بَیتِها. معنی: او به خانه‌اش رسید. أنا قَرُبْتُ مِنَ الْقَریَهِ . معنی: من به روستا نزدیک شدم. أنا سَأَلْتُ مُدَرِّسی. معنی: من از معلمم سوال پرسیدم. حِواراتٌ فی مَسیرَهِ الْأَربَعینَ الْحُسَینیِّ طَریقُ کَربَلاء گفت‌وگوهایی در مسیر کربلا در اربعین حسینی. اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ: أَهلاً وَ سَهلاً بِکُم. زائر عراقی: خوش آمدید. اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ: شُکراً جَزیلاً. ساعَدَکُمُ اللّهُ! زائر ایرانی: ممنونم، خداقوت. أَیُّ طَریقٍ أَقرَبُ إلیٰ کَربَلاء؟ کدام راه به کربلا نزدیک‌تر است؟ اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ: ذٰلِکَ الطَّریقُ أَقرَبُ. زائر عراقی: آن راه نزدیک‌تر است. اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ: هَل یوجَدُ موَکِبٌ قَریبٌ مِن هُنا؟ زائر ایرانی: آیا نزدیک اینجا موکبی (ایستگاه خدمت رسانی به زائران) است؟ اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ: نَعَم، یوجَدُ. هُناکَ مَوکِبٌ. زائر عراقی: بله. آنجا یک موکب است تاج لطفا

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت