با معنی دادم
چلهی کمان: نخ کمان که تیر در آن قرار می گیرد
پاسداری: محافظت کردن
نام آوران بی شمار: پهلوانان مشهور بسیار زیاد
مانع سقوط: جلوی دشمن را گرفتن تا شهرها را تصرف نکند
اوراق فروشی: مکانی که پاره های اتومبیل فروخته می شود
حاشیه: کناره
بعثی: نیروهای ارتش عراق در زمان صدام
مقابله: مبارزه کردن
ناکام: کسی که به آرزوی خود نرسیده باشد.
تلفات: نابود شده ها، از دست دادن افراد