جواب معرکه
روزی دزدی از مغازه ای لباس دزدید و به خانه آورد. سپس پیراهن دزدی را به پسرش داد و به او گفت که به بازار رفته و آن بفروشد و پولش را بیاورد. پسر پیراهن را به بازار آورد و روی میز گذاشت و سعی کرد آن را بفروشد اما در حالی که توجهی نداشت از او دزدیدند.
شب وقتی پسر به خانه برگشت، پدرش از او پرسید. خب توانستی پیراهن را بفروشی؟ او گفت: بله پیراهن را فروختم. پدر گفت: خب چقدر بابتش پول گرفتی؟
پسر که فهمید مال حرام برکتی ندارد و از بین می رود، جواب دندان شکنی به پدرش داد. گفت: پدر شما آن را چقدر خریده بودی؟
پدر که به لکنت افتاده بود زیر لب گفت: هیچ!
پسر جواب داد: خب من به همین قیمت فروختم! هیچ چی!