جواب معرکه
مقدمه: چه قدر راحت در مورد هم حرف می زنیم، پشت سر از بدهایش می گوییم و غیبت می کنیم، هر کاری که از دستمان بر می آید برای خرابی و نابودیش انجام می دهیم. باور نداریم که حتما روزی با طرف مقابل رو به رو می شویم و همه حرفهای ما را نه کم و نه زیاد تحویل مان می دهند.
بدنه: روزهایی که در کنار هم هستیم از یاد می بریم و لب به غیبت و ناسزا و سخن ناصواب می زنیم، تحقیق شغلی اش را خراب می کنیم و تا می توانیم بد می گوییم. یادمان می رود که ممکن است که روزی در کنار دوستمان باشیم و همه کارها برملا شود و دوست مان ببیند که چه نقابی بر چهره زده ایم و تا می توانستیم حرف بد
پشت سرش زدیم. چه قدر راحت در کنار دیگران قضاوتش کردیم و به آسانی آبرو یش را بردیم. از همه چیزش گفتیم و اصلا فکر نکردیم که ممکن است روزی با دست خدا و تقدیر همه چیز رو شود. در کمال ناباوری و زمانی که هیچ تصورش را هم نمی کردیم همه چیز مشخص گردد.
کاش در آن لحظه زمین دهن باز کند و به داخلش برویم ولی صحنه بی امان رسوایی را به چشم خود نبینیم. آن لحظه نه حرفی برای گفتن داریم و نه رویی برای نگاه کردن، از چه کسی عذر خواهی کنیم و از چه کسی طلب بخشش که با دست خودمان و به شیوه کاملا دوستانه دیگری را از شغلی و موقعیتی باز داشتیم و حال باید همه عمرش در سختی و درد سر و نگرانی باشد و ما هم تماشاگر، ای کاش کمی عاقل می بودیم و فکر می کردیم که روزی به این جا می رسیم که باید در مقابلش در رسوایی قرار گیریم هیچ وقت چنین رفتار زشتی را مرتکب نمی شدیم.
نتیجه گیری: انسانها اگر عاقبت اندیش باشند، اگر کمی به رفتارهای خود مراجعه کنند و بدانند که هیچگاه خورشید پشت ابر نمی ماند و همه چیز واضح و روشن می شود، هیچ وقت چنین رفتار زشت را انجام نمی دادند. بهتر است همیشه به عاقبت کارتان کمی بیشتر فکر کنید.
تاج لطفاً 🌱🙃