فلسفه، درس اول، صفحه 7، بکار ببندیم رو یه نفر توضیح میده؟

۱: قضیه انسان موجود است موجود بودن در انسان ذاتی نیست انسان میتونه باشه میتونه نباشه حالا باید ببینیم بین ۳ تا قضیه ای که داده کدومشون ویژگی که به انسان نسبت داده ذاتی تیست انسان بشر است خب بشر بودن انسان ذاتیه انسان نمیتونه بشر نباشه دومیش انسان حیوان است حیوان بودن هم جز ذات انسان است اگه منطق یادت باشه انسان رو به صورت حیوان ناطق تعریف کرده بود پس حیوان بودن خم جز ذان انسانه و سومیش انسان مخلوق است خب مخلوق بودن هم مثل موحود بودن ذاتی نیست یه انسان میتونه خلق بشه میتونه خلق نشع ۲ از وجود( بودن ) اون خبر داشتن ولی از جیستی اون خبر نداشتن ۳ گفته کدومش نیازمند دلیله یعنی ذاتی نیست اولیش انسان حیوان است که گفتیم حیوان بودن جز ذات انسانه دومیش انسان شیر است(منظور از شیر بودن شجاع بودنه) خب جز ذات انسان نیست سومیش انسان عجول است هم جز ذان نیست دیگه یه انسان میتونه عجول باشه یه انسان میتونه عجول نباشه پس جز ذات نیست چهارمیش خب ناطق بودن هم جز ذات انسانه و اصن توی منطق انسان با ناطق بودن تعریف شده(توی فلسفه منظور از ناطق بودن تفکر و... ) پنجمیش هم انسان موجود است موجود بودن انسان هم ذاتی انسان نیست انسان میتونه موجود باشه میتونه موجود نباشه میتونه وجود داشته باشه میتونه وجود نداشته باشه ۴ نیازمند دلیل نیست چون جز ذاتشه مثلث نمیتونه سه ضلعی نباشه