عابِد، مَعْبود ع ب د عبادت کننده عبادت شده
فاتِح، مَفْتوح ف ت ح گشاینده گشوده شده
کاتِب، مَکْتوب ک ت ب نویسنده نوشته شده
ضارِب، مَضْروب ض ر ب زننده زده شده
خادِم، مَخْدوم خ د م خدمتکار خدمت شده
شاهِد، مَشْهود ش ه د بیننده دیده شده
بتاج؛)
عابد : عبادت کننده
معبود: عبادت شده
فاتح: باز کننده
مفتوح: گشوده شده
کاتب: نويسنده
مکتوب : نوشته شده
ضارب: زننده
مضروب: زده شده
خادم: خدمت کننده
مخدوم: خدمت شده
شاهد: بیننده
مشهود: دیده شده