دوستی با حیوانات سخنگو
مقدمه:
از کودکی همیشه آرزو داشتم که بتوانم با حیوانات صحبت کنم. وقتی پرندگان را میدیدم که با هم آواز میخوانند یا گربهها که با صدای آرامشان حرف میزدند، با خود فکر میکردم: 'اگر میتوانستم زبان آنها را بفهمم، چه چیزهای عجیبی یاد میگرفتم؟' تا اینکه روزی اتفاقی شگفتانگیز افتاد که زندگی مرا تغییر داد.
بدنه:
آن روز در یک بعدازظهر تابستانی، در جنگل نزدیک خانهمان قدم میزدم. صدای شرشر آب رودخانه، آواز پرندگان و نسیمی که میان برگها میوزید، فضایی رویایی ساخته بود. ناگهان صدایی شنیدم:
— 'هی! کجا میروی؟'
از ترس ایستادم و اطرافم را نگاه کردم. هیچ انسانی آنجا نبود! دوباره صدا آمد:
— 'اینجا پایین را نگاه کن!'
چشمهایم را به زمین دوختم و با حیرت دیدم که یک سنجاب کوچک، درست روبهرویم نشسته و با من حرف میزند! با تعجب گفتم: 'تو... تو میتوانی صحبت کنی؟' سنجاب خندید و گفت: 'البته که میتوانم! همهی حیوانات میتوانند صحبت کنند، فقط انسانها بلد نیستند که به ما گوش بدهند!'
از خوشحالی روی زمین نشستم و با هیجان از او پرسیدم که چگونه میتوانم زبان حیوانات را بفهمم. او گفت: 'باید یاد بگیری که با دل و جان به ما گوش بدهی. اگر واقعاً بخواهی، میتوانی با ما دوست شوی و حرفهایمان را بفهمی.'
همان لحظه، چند حیوان دیگر هم نزدیک شدند؛ یک روباه باهوش، خرگوشی بازیگوش و جغدی دانا. آنها شروع به حرف زدن کردند و داستانهای شگفتانگیزی از جنگل برایم گفتند. روباه گفت: 'ما حیوانات مانند انسانها احساس داریم. ما هم میترسیم، خوشحال میشویم، دوست داریم مهربانی ببینیم.'
خرگوش اضافه کرد: 'اما متأسفانه برخی انسانها با ما بدرفتاری میکنند. جنگل را خراب میکنند، شکار بیرویه میکنند و به ما آسیب میزنند. در حالی که اگر بدانند ما هم مانند آنها زندگی را دوست داریم، این کارها را نمیکردند.'
من که تا آن روز فکر میکردم حیوانات فقط موجوداتی بیاحساس هستند، با شنیدن این حرفها تصمیم گرفتم که از آن پس، مهربانتر باشم و به همه بگویم که حیوانات، دوستان ما هستند.
نتیجه:
بعد از آن روز، هر وقت به جنگل میرفتم، دوستان جدیدم منتظرم بودند. آنها یادم دادند که طبیعت را دوست داشته باشم، به حیوانات آسیب نرسانم و به صدای آنها گوش بدهم. فهمیدم که دوستی فقط بین انسانها نیست، بلکه میتوان با هر موجود زندهای دوست شد، به شرطی که با مهربانی و احترام با آنها رفتار کنیم.
شاید در دنیای واقعی حیوانات نتوانند حرف بزنند، اما اگر خوب به آنها نگاه کنیم، خواهیم دید که زبان مخصوص خودشان را دارند. زبان محبت، اعتماد و دوستی!
معرکههه زوددددد