در زبان فارسی سه نوع گروه داریم:
1. گروه فعلی: همان فعل جمله است. مثلاً مریم خندید
2. گروه قیدی: قیدهای جملهها می باشند. برای مثال: دیروز هوا بارانی بود
3. گروه اسمی: هر گروه اسمی از یک اسم(یا ضمیر یا صفت جانشین اسم) به عنوان هسته و یک یا چند وابسته(پیشین و پسین)ساخته می شود. وجود هسته در گروه اسمی اجباری است امّا وجود وابسته اختیاری میباشد.
گروههای اسمی عبارتند از نقشهای (نهاد، مفعول، متمم، مسند، و منادا) اگر این نقشها از یک واژه تشکیل شده باشد، هسته و اگر بیش از یک واژه باشند، هسته و وابسته میباشند. علی دیروز کتاب داستان خود را به دوستش بخشید.( هر کدام از بخشهای مشخص شده یک گروه اسمی هستند).
راه تشخیص هسته در گروه اسمی:
1. اگر گروه فقط یک کلمه داشت، خود آن کلمه هسته است. مثال: دانشآموز آمد ( دانشآموز گروه اسمی و خود هسته میباشد).
2.در گروه اسمی، اگر کسره یا نقشنمای اضافه ( -ِ ) وجود داشت، اولین کلمهای که کسره دارد هسته است.
پرچمِ کشور ( پرچم کسره گرفته است و هسته میباشد)
نکته: قاعدۀ بالا استثنا دارد ← واژۀ «همه» حتی با دارا بودن کسره، هسته محسوب نمیشود و وابسته محسوب میشود؛ همۀ دانشآموزان (همه اولین واژهای است که کسره گرفته امّا هسته نیست بلکه وابستۀ پیشین(صفت مبهم) میباشد).
3. در گروه اسمی، اگر کسرۀ اضافه وجود نداشت، آخرین کلمه، هسته است. مثال: بزرگترین خانه – این دو خانه
در ادامه وابستههای پیشین و پسین را ذکر میکنیم و هرکدام را توضیح میدهیم.
هسته و وابسته
انواع وابستهها: الف) وابستههای پیشین ب) وابستههای پسین
الف) وابستههای پیشین:
1. صفت پرسشی:
هرگاه واژههای « چه، چگونه، کدام، کدامین، چطور، چه جور، چهسان، چقدر، چه اندازه، چه مقدار، چند، چندمین، هیچ و…» همراه با اسم یا جانشینان اسم بیایند «صفت پرسشی» نامیده میشوند. امّا اگر با اسم یا جانشینان آن همراه نباشد «ضمیر پرسشی» هستند.
مثال: چه فیلمی میبینی؟ – چقدر ورزش میکنی؟ – کدام تیم، برنده شد؟
در مثالهای بالا « چه، چقدر، کدام» صفت پرسشی هستند و واژههای «فیلم، ورزش، تیم» هسته گروه اسمیاند
2. صفت تعجّبی:
واژههای «چه، ،عجب،چقدر» اگر همراه اسم یا جانشینان اسم باشند «صفت تعجبی» هستند و اگر به تنهایی ذکر شوند «ضمیر تعجبی». چقدر ماشین اینجا هست! ( چقدر: صفت تعجبی). چقدر ماشین اینجا هست؟( چقدر: ضمیر پرسشی). چقدر میخواند! (چقدر: ضمیر تعجبی).
3. صفت اشاره:
واژههای این، آن، همین، همان، چنین، چنان، اینچنین، آنچنان، اینگونه، آنگونه، اینسان، آنسان، اینطور، آنطور، اینهمه، آنهمه اینقدر، آنقدر، همین قدر، همان قدر، این اندازه، آن اندازه، همین اندازه، همان اندازه و … اگر همراه با اسم و جانشینان اسم ذکر شوند «صفت اشاره» میباشند امّا اگر بدون اسم و جانشینان آن ذکر گردند «ضمیر اشاره» هستند.
مثال: همین کوه را دوست دارم. (همین: صفت اشاره). همین را دوست دارم.(همین: ضمیر اشاره).
4. صفت مبهم:
هر، همه، هیچ، فلان، برخی، بعضی، پارهای، خیلی، کمی، بسیاری، اندکی، قدری، چندین، چندان، دیگر و … » اگر همراه اسم یا جانشینان اسم ذکر شوند، «صفت مبهم» هستند و اگر همراه با اسم و جانشینان اسم ذکر نشوند «اسم مبهم» هستند.
برخی مردم دوستداشتنی هستند.( برخی: صفت مبهم). برخی دوست داشتنی هستند( برخی: اسم مبهم)
نکته: هرگاه « چند، چندین و هیچ» مفهوم پرسشی داشته باشند دیگر نشانه مبهم نیستند( اگر همراه با اسم و جانشینان آن آمده باشند صفت پرسشی هستند و اگر بدون اسم و جا