علوم تجربی نهم -

فصل3 علوم نهم

محدثه محمدی

علوم تجربی نهم. فصل3 علوم نهم

سلام محدثه ام میشه نمونه سوالات درس 3روبدید

جواب ها

گلاریس ....

علوم تجربی نهم

از اینترنت کمک بگیر ، خوشگلم

SiNA ZtR

علوم تجربی نهم

پیدا کردی به منم بده😔😂

جواب معرکه

روزی کلاغی در دهکده بالایی بود که عاشق راه رفتن کبک بود او هر روز صبح وقتی از خواب بلند می‌شد به کنار چشمه می‌رفت و راه رفتن کبک را تقلید می‌کرد تا بتواند مثل او راه برود او هر روز تمرین می‌کرد تا وقتی که یک ماه گذشت و وقتی کلاغ دوباره می‌خواست به طرف چشمه برود تا دوباره راه رفتن کبک را تمرین کند متوجه شد که دیگر نمی‌تواند راه برود و اینجا بود که جغد دانای جنگل به او گفت کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد راه رفتن خودش را هم فراموش کرد

جواب معرکه

بیتا

علوم تجربی نهم

فکر کنم اینجوری باشه کلاغی در جنگل زندگی می‌کند، همیشه به کبک‌ها که با بال‌های زیبا و حرکات نرم و ظریف خود در کنار آب‌ها قدم می‌زنند، حسودیش می‌شود! 🦅 او تصمیم می‌گیرد تا مانند کبک‌ها راه برود و از زیبایی آنان بهره‌مند شود. کلاغ برای یادگیری راه رفتن کبک ساعت‌ها وقت می‌گذارد، به تمرین و مشاهده می‌پردازد، اما در این میان متوجه می‌شود که خودش چگونه باید پرواز کند. 🕊️ او کم‌کم فراموش می‌کند که بال دارد و می‌تواند به آسمان برود! در نهایت، وقتی که کلاغ می‌خواهد راه رفتن کبک را به دست آورد، نه تنها نمی‌تواند به خوبی راه برود، بلکه استعداد و قدرت خود را برای پرواز نیز از دست می‌دهد. 🌈 این داستان به ما می‌آموزد که نباید تلاش کنیم تا شبیه دیگران شویم و باید ارزش‌های خود را فراموش نکنیم. هرکسی ویژگی‌ها و توانایی‌های خاص خود را دارد و باید به آن‌ها افتخار کند! 🌟 تاجججججججججج🐬🦋

جواب معرکه

تورک اغلی

علوم تجربی نهم

تاج یادت نره

جواب معرکه

hana Afra

علوم تجربی نهم

سلام روزی روزگاری، کلاغی سیاه و کنجکاو در آسمان پرواز می‌کرد و از مناظر اطراف لذت می‌برد. در پرواز خود به کوهی رسید که پر از گل‌های زیبا و رنگارنگ بود. کلاغ به سمت کوه پایین آمد و در آنجا کبکی زیبا را دید که با ناز و خرامان قدم می‌زد. کلاغ از دیدن این کبک و طرز راه رفتن خاص و دلنشینش شگفت‌زده شد. با خود اندیشید: “چقدر زیباست که من هم مثل این کبک راه بروم.” کلاغ تصمیم گرفت که دیگر مانند کبک راه برود، بنابراین هر روز از دور حرکات و راه رفتن کبک را با دقت مشاهده می‌کرد و سعی می‌کرد همانند او راه برود. روزها گذشت و کلاغ همچنان مشغول تقلید از کبک بود. اما به زودی متوجه شد که نه تنها موفق به یادگیری راه رفتن کبک نشده، بلکه حتی روش راه رفتن خودش را نیز از یاد برده است. این‌گونه شد که گفتند: “کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد.”

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت