انشا با موضوع دنیای ذهنی من (خیالی) زوووووود عجله دارم

تاج لطفا مقدمه: هنوز هم نمی توانم روزهای گذشته را از ذهنم خارج کنم و درگیر گذشته‌ام. اما این بار دنیای خود را عوض خواهم کرد. دنیای جدید و پر از شعف و شادی، حال من به دستور ذهن و افکارم همه چیز را تغییر خواهم داد. همه چیز را از نو خواهم ساخت و دنیای خودم و اطرافیان را به کمک ذهن خلاق و بزرگم تغییر خواهم داد. بدنه: دنیای من با همه فرق دارد، من غرق آرزوهای خودم هستم و از کسی انتظاری ندارم. ذهن کنجکاو من همه جا سرک می کشد و می خواهد همه چیز را دریابد. گاهی دنیای به این بزرگی در ذهن کوچک و پر از رویای من جا می شود و گاهی هم این دنیای به این بزرگی برایم کوچک می شود. ذهن من پر از آرزوهای کوچک و بزرگ است. گاهی به دنبال ساخت یک اسباب بازی و زمانی هم به دنبال کشف ناشناخته ها، روزی به دنبال دیدن پرنده ای و زمانی هم شیفته یک فاخته، روزی با خود قهر و زمانی هم در صلح و پر از آرامش، ذهن من یک کامپیوتر کوچک است که همه سیستمش خودکار است و کسی نمی تواند آن را به هم بریزد یا خراب کند. کنترل و نرم افزارش به دست خودم است و خودم. گاهی خوب و زود بالا می آید و زمانی هم کند. باید مدتها در خودم باشم و خوب فکر کنم و برنامه‌هایم را بررسی کنم و سپس با یک اراده قوی برخیزم.