خواب دیدم داخل یک خیابان خلوت راه میرم و به داخل کوچه که خونه هاش نیمه ساز بود رسیدم از بالا یک موجود ترسناک دیدم از طرف دیگم هم یک موجود مثل همون همون موجود پشتم هم بود دویدم و هرچه بیشتر قدم بر می داشتم تعدادشون بیشتر میشد بعد میدونستم خوابم ولی هر کار میکردم نمیتونستم پتو رو کنار بزنم و چشام باز نمیشد
آخر با تلاش زیاد بلند شدم 🥺🫡