1- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)
در بر گهواره ی خالی نگر لاله ای روییده اما پرپر است
لاله ی ما اصغر نیکو لقاست کشته ی شش ماهه ی کرب و بلاست
دشت پر از ناله و شور و نواست خون او رنگ رخ آلاله هاست
از میان خیمه گاه صدای کودکی می آید،کودکی که با گریه ی خود از پدر تقاضای آب می کند کودکی تشنه و بی قرار
عباس کجاست؟کنار رود فرات با مشک خشک و بی آب،در تیر باران دشمن مشک را پر می کند اما افسوس که عمو هم نمی تواند با دستان بریده آب را به کودکان برساند، می خواهد مشک را به دندان بگیرد و مرحمی بر زخم تشنگی برادرزاده اش باشد اما نمی شود ،طاقت کودکان تمام شده ،گریه ی شش ماهه ی کربلا دل ها را به رحم می آورد اما این نامردان شیطان صفت حتی به او هم رحم نمی کنند با دستان خشم و نفرت خود گلویش را نشانه می گیرند ،آنگاه که حسین او را با دستان مهربانش بلند می کند تا شاید به خود آیند و سیرابش کنند اما…چه لحظه ی دردناکی است آن هنگامی که خون نازنینش دستان پدر را گرم و رنگین می کند، مشتش پرخون می شود و آنجاست که خون را بر آسمان