جواب معرکه
حتما! در اینجا یک انشای طنز برایت دارم:
---
**هزار کوه اگر سر را هم داشته باشد**
خب، به نظر من این موضوع کاملاً واضح است! اگر هزار کوه سر داشته باشند، وضعیت خیلی جالب میشود! اولین نکتهای که به ذهن میرسد این است که چه کسی میخواهد این همه سر را به دوش بکشد؟ شاید کوهها به یک فروشگاه لوازم جانبی مخصوص سر نیاز پیدا کنند! هر کدام یک کلاه بزرگ و شیک میخواهند تا از آفتاب سوزان تابستان محافظت کنند. اصلاً شاید مد روز بشود که کوهها به جای یخچالهای طبیعی، یک گنجه پر از کلاههای رنگارنگ داشته باشند!
حالا بیایید به مسأله سرها فکر کنیم. هر سر باید یک مغز هم داشته باشد. حالا اگر هزار مغز بخواهند فکر کنند، چه خواهد شد؟ ممکن است با هزار فکر متفاوت روبرو شویم. یک سر بگوید 'بیایید به قم برویم'، دیگری بگوید 'نه، بریم شمال!'، یکی دیگر هم از کوه بیرون میآید و میگوید 'بیشتر به طبیعت نزدیکیم، بیایید پیک نیک بزنیم!' نتیجه این میشود که هزار کوه با هزار سر، فقط در حال بحث و مشاجره هستند و هیچکدام هیچ تصمیمی نمیگیرند!
اگر این سرها تصمیم به تکمیل یک پروژه بگیرند، دیگر هر روز نیمهتمام میماند. یکی میخواهد دکور خانهاش را عوض کند، دیگری در حال برنامهریزی برای یک سفر به ارتفاعات جدید است. هرکدام از سرها ایدهای دارند، ولی چون هیچکدام حاضر نیستند سرشان را با بقیه تقسیم کنند، کارها هیچوقت تمام نمیشود!
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که داشتن هزار سر به هیچ دردی نمیخورد! کوهها اگر هم سر داشته باشند، این سرها بیشتر به درد کلافه کردن خودشان میخورند تا حل مشکلها! پس اگر روزی روزگاری دیدید که هزار کوه در حال گفتگو با هزار سر هستند، به آنها بگویید که شاید یک استراحت کوتاه به هر کدام از سرها خوب باشد. چرا که هر کوه، با تمام سرهایش، نمیتواند همیشه به بهترین شکل کار کند!
---
امیدوارم این انشا توانسته باشه لبخند روی لبت بیاره! 😊
💓پریسا💓