ندانی که ایران ، نشستِ من است جهان سر به سر ، زیر دستِ من است
معنی: نمیدانی که ایران جایگاه، وطن و محل نشست من است و جهان هستی به طور کامل در اختیار و زیر دست من است.
همه یکدلانند یزدان شناس به نیکی ندارند از بد ، هراس
معنی: مردم ایران در هر قوم و قبیلهای که هستند، خدای یگانه را پرستش میکنند و با نیک نامی از بدی و پلیدی هراسی ندارند و یک دلند
دریغ است ایران که ویران شود کُنامِ پلنگان و شیران شود
معنی: جای افسوس است از این که ایران از بین برود و آشیانه و جایگاه حیوانات درنده وحشی بشود.
چو ایران نباشد ، تن من مباد در این بوم و بر ، زنده یک تن مباد
معنی: اگر قرار است که ایران نابود شود، از خدا میخواهم که من هم نیست و نابود شوم و هیچ کس دیگری در این سرزمین، زنده نباشد.
همه سر به سر ، تن به کشتن دهیم از آن به که کشور ، به دشمن دهیم
معنی: اگر همه ی ما (ایرانیان) خودمان را به کشتن بدهیم ، بهتر از آن است که کشور خود را به دست بیگانگان بدهیم
تاج لطفا .