جواب معرکه
من این متنو براش نوشتم اگه به درد میخوره میتونی ازش استفاده کنی چون دبیر ما گفت باید درباره اش ی متن ادبی بنویسیم.
شعرگردانی صفحه ی 55 کتاب:
موضوع : جنگل زیبای من
آری خود را مانند درختی تنومند میدانم؛ درختی که روزی دانه ای کوچک بوده است و امروز بزرگ ترین درخت جنگل است.
همانند درختی تنومند که در برابر باد و باران و برف ایستادگی میکند، من هم ایستاده ام تا از خود در برابر تمام آشوب های این دنیا مقاومت کنم.
باران ها دیده ام، برف ها بر سر ریخته ام، اما هنوز هم بیدی نیستم که با این بادها بلرزم.
من محافظت میکنم از خودم، مقاومت میکنم از خودم. دربرابر خفاش خوانی که به خود نام انسان دادهاند، همان هایی که در لَه لَه این هستند که ریشه ی مرا با تبر قطع کنند.
اما کور خواندند زیرا سالهاست که نه دیگر دانه ی کوچک و ضعیف دیروز هستم نه یک درخت کوچولوی لوس که در انتطار شاخه های دیگری برای بالاکشیدن باشم.
من امروز همانند درخت ایستاده ام، ایستاده ام در کنار عزیزانم، ایستاده ام در کنار دوستانم؛ من آنهارا دوست دارم زیرا آنها با عشق و محبت و معرفت خودشان جنگلی به من داده اند که در زیر سایه ی درختانش آرامش میگیرم و در آوای تازه ی آن جنگل نفس جانداری میگیرم.
من برای آنها ایستاده ام و آنها به احترام من، من با عشق آنها می پرورم و آنها بیشتر عشق می ورزند.
پس اجازه نمی دهم که هیچکس از تنه ی درختان جنگل من صندلی چوبی برای نشستن و آسایش خود درست کند.
امیدوارم برات مفید بوده باشه، موفق باشی 💗🌟