اجزای جمله را مشخص کنید (یعنی نهاد و مفعول و متمم و مسند و فعلشان را مشخص کنید
هم قصه نانموده دانی / هم نامه نانوشته خوانی
زنگ تفریح را که زنجره زد
توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود
پرید از شاخه ای بر شاخساری / پرید از بامکی بر جوکناری
نگشت آسایشم یک لحظه دمساز/گهی از گربه ترسیدم گهی باز
حسین کتاب را روی کتابخانه گذاشت.
هوای بیرون سرد شده است