باد تندی بر صحرا می وزید و خار و خاشاک را با خود به هر سور می برد. راه ..پر پیچ و خم .. بچه شیر را ..خسته.. و بی رمق کرده بود.
-غذای ..خوشمزه.. مادرم را خورده بودم و توی رخت خواب ..گرم… خوابیده بودم.
-ته نهر پر از سنگریزه بود و لا به لای سنگریزه ها پر از ماهی های ..زیبا.. و ..رنگارنگ.. و ..شاداب.. بود.
-پیرزن ..خسته.. و..ناتوان.. بود.
معرکه✨️☘️