فارسی نهم-

درس 7 فارسی نهم

💜💜 تامبوی ام):

فارسی نهم. درس 7 فارسی نهم

کسی درس ۷ و ۸ رو نوشته!؟ معنی کلمات ..معنی .. ارایه ها!؟

جواب ها

جواب معرکه

MARDIN QOBADI

فارسی نهم

ماتا درس هفت خوندیم

۱- همی خواهم از کردگار جهان ◈※◈ شناسنده ی آشکار و نهان معنی: از خداوند بزرگ که آفریننده جهان است و پنهان و آشکار جهان را میشناسد، میخواهم. ۲- که باشد ز هَر بد ، نگهدار تان ◈※◈ همه نیک نامی بُوَد یارتان معنی: که از هر بدی و آسیب در امانتان نگه دارد و همیشه نیک نامی و یار و یاور تان باشد. ۳- ندانی که ایران ، نشستِ من است ◈※◈ جهان سر به سر ، زیر دستِ من است معنی: نمیدانی که ایران جایگاه، وطن و محل نشست من است و جهان هستی به طور کامل در اختیار و زیر دست من است ۴- همه یکدلانند یزدان شناس ◈※◈ به نیکی ندارند از بد ، هراس معنی: مردم ایران در هر قوم و قبیلهای که هستند، خدای یگانه را پرستش میکنند و با نیک نامی از بدی و پلیدی هراسی ندارند و یک دلند ۵- دریغ است ایران که ویران شود ◈※◈  کُنامِ پلنگان و شیران شود معنی: جای افسوس است از این که ایران از بین برود و آشیانه و جایگاه حیوانات درنده وحشی بشود. ۶- چو ایران نباشد ، تن من مباد ◈※◈  در این بوم و بر ، زنده یک تن مباد  معنی: اگر قرار است که ایران نابود شود، از خدا می‌خواهم که من هم نیست و نابود شوم و هیچ کس دیگری در این سرزمین، زنده نباشد. ۷- همه سر به سر ، تن به کشتن دهیم ◈※◈ از آن به که کشور ، به دشمن دهیم معنی: اگر همه ی ما (ایرانیان) خودمان را به کشتن بدهیم ، بهتر از آن است که کشور خود را به دست بیگانگان بدهیم.

تپنده: لرزان، بی‌قرار، جنبان پرتو: نور گوارا: لذیذ، خوشمزه جان: روان، روح می‌پرورند: پرورش می‌یابند می‌بالند: رشد می‌کنند، افتخار می‌کنند آوند: لوله باریک در ساختمان گیاهان که مایعات غذایی برای تغذیه یاخته (سلول) در آن جریان دارد. (در اینجا به معنی ظرف و پیوند) یکتایی: یگانگی پیوند: ارتباط. دل به مهر کسی گرم و تپنده کردن: کنایه از مهر و علاقه فراوان گوهر: سنگ قیمتی گرامی‌گهر (گوهر گرامی): مروارید ارزشمند همتا: همانند، نظیر گرانمایه: ارجمند، با ارزش عزیز: گرامی، ارجمند مام: مادر. پرورندگی: پرورش دادن همزیستی: زندگی در کنار هم دید: دیدگاه، نگاه و منظر هم‌پیوندان: وابستگان، داراندگان رابطه باشندگان: جمعِ «باشنده»، حاضران، ساکنان زاد و بود: زادگاه، مسکن و سرمایه نژاد: اصل و نسب لهجه: تلفظ متفاوت واژه‌ها در یک زبان درآیید: وارد شوید گونه‌گونی: گوناگونی، مختلف بودن، تفاوت یگانگی: اتحاد و یکی بودن درمی‌یابید: متوجه می‌شوید رخسار: چهره آبشخور: سرچشمه، جایی که از آن می‌توان آبی گوارا نوشید مایه‌ور: پرمایه، ارجمند گاهواره: تخت‌خواب طفل. فراخنا: گستردگی، وسعت فرهنگ: مجموعه دانش‌ها، هنرها، علوم، آداب و رسوم و … کام: دهان سِتَد: ستاندن، گرفتن داد: دادن ستد و داد: داد و ستد، معامله، خرید و فروش در اینجا: رفتار رویارو و دوجانبه جان‌فشانی: خود را فدا کردن، از خود گذشتگی دوسویه: دو طرفه ناخوشی: ناراحتی گزند: آسیب، ضرر روی نماید: رخ دهد، پیدا شود بی‌خویش: آشفته و بی‌قرار قرار: آرامش شکیب: صبر، تحمل به جان: با تمام وجود آرامستان: جای آرامش باز آورند: برگردانند خفاش‌خو: کسی که رفتار، عادت و خصلتی مانند خفاش دارد، منظور دشمنان است مهر: خورشید رخ: چهره، صورت بدخواه: دشمن مهر: محبت، مهربانی آشیان: آشیانه، لانه، خانه تاخته‌اند: حمله کرده‌اند بیگانه: ناآشنا، غریبه، در اینجا: دشمن مقدّس: پاک. کردگار: آفریدگار شناسنده: دانا، آگاه، مطلع  آشکار و نهان: همه چیز نیکنامی: خوشنامی نشستِ من: جایگاه نشستن ، مسکن سر به سر: همه هراس: ترس ، نگرانی یزدان: منظور خداوند دریغ: افسوس، اندوه ویران: نابود، خراب کنام: آشیانه ، بیشه ، جایگاه حیوانات درنده

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام