به خون، گَر کِشی خاک من، دشمن من / بجوشد گُل اندر گُل از گلشن من
معنی: ای دشمن من ! اگر بخواهی خاک (سرزمین) من را به خون بکشی باز دوباره از باغ و گلزار من گل می روید.
آرایه های ادبی: خاک: مجاز از سرزمین
به خون کشیدن: کنایه از کشتن و نابود کردن
گل: استعاره از جوانان جانباز
گل اندر گل: کنایه از فراوان
خاک، گل، گلشن: تناسب
واج آرایی «گ»
گلشن: استعاره از میهن یا گور
گل بجوشد: استعاره پنهان
آرایه های زبانی: گر: اگر
گلشن: گلخانه، گلستان، گلزار
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی / جدا سازی ای خصم، سر از تن من
معنی: اگر مرا تیر باران کنی و بدنم را بسوزانی و یا با تیر مرا هدف بگیری، ای دشمن حتی اگر سر از تن من جدا کنی.
آرایه های ادبی: سوختن: کنایه از نابود کردن
بسوزی، بدوزی: جناس
سر از تن جدا ساختن: کنایه از کشتن
تن، من: جناس
سر، تن: تناسب
موقوف المعانی: با بیت بعدی هم معنی است
آرایه های زبانی: سوختن: سوزاندن (بن ماضی: سوخت، بن مضارع: سوز)
به تیرم بدوزی: جهش ضمیر
به تیر دوختن: تیر زدن (بن ماضی: دوخت، بن مضارع: دوز)
خصم: دشمن
به تیرم بدوزی: جهش ضمیر (من را با تیر بدوزی)
کجا میتوانی، ز قلبم رُبایی / تو عشق میان من و میهن من؟
معنی: هرگز نمیتوانی عشق میان من و میهنم را از من بربایی و بگیری (از بین ببری)
آرایه های ادبی: واژه آرایی: من
واج آرایی «ن»
آرایه های زبانی: کجا: چگونه
ربودن: دزدیدن، سریع گرفتن (بن ماضی: ربود، بن مضارع: ربا)
پرسش انکاری
من ایرانیام آرمانم شهادت / تجلّیِ هستی است، جان کندن من
معنی: من ایرانی هستم و آرزوی من شهادت است. مرگ من باعث زندگی دوباره است. (به زندگی و جاودانگی راستین دست مییابم.)
آرایه های ادبی: جان کندن: کنایه از درگذشتن و مردن
واج آرایی «ن»
آرایه های زبانی: آرمان: آرزو، عقیده
تجلی: جلوه گری
مپندار این شعله، افسرده گردد / که بعد از من افروزد از مَدفَن من
معنی: گمان نکن که عشق میان من و میهنم آتشی است که از بین میرود؛ زیرا پس از من از گور من زبانه خواهد کشید.
آرایه های ادبی: شعله: استعاره از عشق به میهن
افسرد، افروخت: تضاد
واژه آرایی: من، از
آرایه های زبانی: پنداشتن: تصور کردن (بن ماضی: پنداشت، بن مضارع: پندار)
افسردن: سرد شدن، خاموش شدن، یخ بستن (بن ماضی: افسرد، بن مضارع: افسر)
افروختن: روشن شدن (بن ماضی: افروخت، بن مضارع: افروز)
مدفن: جای دفن، گور
خانه|فرهنگ و هنر|ادبیات
ادبیاتفرهنگ و هنرمعنی شعر خاک آزادگان درس یازدهم فارسی دهم + آرایه هامعنی واژگان و قلمرو ادبی و زبانی شعر خاک آزادگان درس 11 یازدهم کتاب ادبیات فارسی دهم متوسطه دوم
معنی شعر خاک آزادگان درس یازدهم فارسی دهم ؛ در این مقاله معنی و آرایه های ادبی و زبانی شعر درس ۱۱ یازدهم خاک آزادگان صفحه ۸۲ کتاب ادبیات فارسی دهم انسانی ، تجربی ، ریاضی و هنرستان متوسطه دوم را قرار داده ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.
همچنین بخوانید: جواب قلمرو زبانی ، ادبی و فکری درس یازدهم فارسی دهم
معنی شعر خاک آزادگان درس یازدهم فارسی دهم
معنی و آرایه های شعر خاک آزادگان درس 11 ادبیات فارسی دهم
قالب: غزل (چامه) اجتماعی
وزن: ت تن تن ت تن تن ت تن تن ت تن تن (مختص رشته انسانی)
حقوق کارمندان سال ۱۴۰۲ اعلام شد!! کلیک کنید
کلیک کن
تبلیغ
به خون، گَر کِشی خاک من، دشمن من / بجوشد گُل اندر گُل از گلشن من
معنی: ای دشمن من ! اگر بخواهی خاک (سرزمین) من را به خون بکشی باز دوباره از باغ و گلزار من گل می روید.
آرایه های ادبی: خاک: مجاز از سرزمین
به خون ک