چشمه
بیت اول :چشمه ای که شوروغوغاداشت و شفاف و تندرو وشتابنده بوداز سنگی جدا شد
2:گاه مثل صدف کف داشت گاهی مثل تیری بود که به سرعت به طرف هدف حرکت میکرد
3:گفت در این میدان مبارزه و رقابت من یگانه هستم من سرور و باعث افتخاربوته ی گل و صحرا هستم
4:وقتی جاری میشوم سبزه در کنارم بر سروشانه ام بوسه می زد(سبزه در کنار من می روید)
5:وقتی پیچ و تاب امواجم کنار میرود من به قدری زلال و صاف میشوم که ماه روی خود را در من میبیند
6:وقتی قطره ی باران به خاک می افتد از ریزش آن گلها و سبزه ها مثل جواهر درخشان رشد م کند
7:وقتی در انتهای مسیرش به من برسد دچارشرمندگی و سر افکندگی می شود
8:ابر از من صاحب باران و باغ هم از من صاحب زیبایی می شود
9:گل با همه ی رنگ های زیبا و شایستگی خود از نور من به زندگی ادامه می دهد و حیات خود را از روشنایی وجود من میگیرد
10:در زیر این آسمان آبی(روی زمین)کسی نمیتواند با من برابری کند
11:آن چشمه ی مست شده از غرور با همین شیوه حرکت کرد وقتی کمی از سرچشمه یا آغاز مسیرش دورشد
12:یک دریای خروشنده،ترسناک و بی نظیر و جوشان دید
13:فریاد میکشید به طوری که گوش فلک را کَر کرده بود