I am 55 years old now
من الان ۵۵ سالمه
and i am going to retire this week
و این هفته قراره بازنشسته بشم( این هفته بازنشسته خواهم شد)
when i look back and read the book of my life
وقتی من به پشت نگاه میکنم و کتاب زندگی ام رو میخونم
I see that i have had a very interesting life
متوجه میشم (درمیابم) که زندگی خیلی هیجان انگیزی داشته ام.
i was born into a good family.
من در خانواده خوبی بدنیا امدم
my father was a teacher and my mother was a nurse
پدرم یک معلم بود و مادرم یک پرستار بود
they always worked very hard
انها همیشه خیلی سخت کار میکردن
and gave me a normal and healthy life
و ب من یک زندگی نرمال(معمولی) و سالم دادند
when i was kid
وقتی بچه بودم...
i wanted to become a fire fighter
من میخواستم که (یک) اتش نشان بشم
after university
بعد از دانشگاه
i joined the fire service
من به آتش نشانی ملحق شدم
i have worked very hard to become a good fire fighter
من خیلی سخت کار کرده ام تا یک اتش نشان خوب بشم
i have been in many missions for the past 25 years
من در ماموریت های زیادی بوده ام در ۲۵ س