باب انفعال
معنای باب انفعال منحصر در مطاوعه است؛ «قطعتُه فانقطع» یعنی آن را قطع کردم پس قطع شد. وزن انفعال بیشتر برای مطاوعه افعال ثلاثی به کار میرود مثل؛ «کسرته فانکسر» و «فتحته فانفتح» و در مزید هم گاهی به کار میرود مثل؛ «أطلقته فانطق» و «عدّلته فانعدل»
فعلهای باب انفعال همواره لازم هستند.
باب انفعال برای ساختن فعلهایی به کار میرود که اثر محسوس دارند بنابراین 'علّمته فانعلم' درست نیست.
معمولا از افعالی که فاء الفعل آنها یکی از حروف؛ «ل، ر، و، ن، م» باشد صیغه انفعال ساخته نمیشود بلکه به جای آن از باب افتعال استفاده میشود مثل؛ «لويته فالتوى»
معرکه یادت نره 🥲♥️
باب افتعال
مطاوعه: باب افتعال بیشتر برای مطاوعه افعال ثلاثی به کار میرود مثل؛ «عدلته فاعتدل» و «جمعته فاجتمع» و گاهی نیز برای مطاوعه افعال مزید استفاده میشود مثل؛ «قرّبته فاقترب» و «أنصفته فانتصف».
اتخاذ: مثل؛ «امتطى به معناى اتخذه مطية» یعنی آن را مرکب خود قرار داد و سوار آن شد، «اكتال به معناى اتخذ كيلًا» یعنی پیمانهای برداشت و با آن پیمانه کرد، «اذّبح به معناى اتخذ ذبيحة» یعنی قربانی کرد، «اختتم به معناى اتخذ خاتمًا» یعنی انگشتری برگزید و به دست کرد، «اختدم به معناى اتخذه خادمًا» یعنی او را خادم خود قرار داد و از او خواست که به او خدمت کند
مبالغه، مثل؛ «اقتلع، اكتسب، اجتهد، اقتدر» یعنی در کندن و کسب و تلاش و قدرت مبالغه و سعی فراوان کرد.
اشتراک: «اقتتل زيدٌ وعمروٌ» یعنی با هم جنگیدند، «اختلف زيدٌ وعمروٌ» یعنی با هم اختلاف کردند. همان طور که میبینید این معنا شبیه به معنای باب مفاعلة است با این تفاوت که در این جا زید و عمرو هردو به واسطه واو عطف مرفوعند اما در باب مفاعلة یکی مرفوع و دیگری منصوب است (ضارَب زيدٌ عمرًا).
معنای فعل مجرد: مثل؛ «اجتذب» به معناى جَذَبَ
طلب: «اكتدّ فلانٌ فلانا» یعنی؛ طلب منه كدًّا (از او خواست که تلاش کند)
ابراز و آشکار ساختن، مثل؛ «اعتظم» یعنی از خود عظمت نشان داد و «اعتذر» یعنی ابراز عذر کرد.