عسل🍁

فارسی هشتم. درس 3 فارسی هشتم

سلام کسی جواب معنی حکایت فوت کوزه گری داره ‍؟🌷

جواب ها

جواب معرکه

🎀raha🎀

فارسی هشتم

### 🏺 خلاصه حکایت فوت کوزه‌گری کوزه‌گری ماهر، شاگردی داشت که سال‌ها نزد او کار کرده بود. روزی شاگرد ادعا کرد که همه فنون کوزه‌گری را آموخته و می‌خواهد مستقل شود. استاد از او خواست چند ماه دیگر بماند، اما شاگرد بی‌اعتنا رفت و کارگاه خودش را راه انداخت. او تلاش کرد کوزه‌هایی زیبا بسازد، اما لعاب هیچ‌کدام خوب درنمی‌آمد. ناچار نزد استاد برگشت. استاد گفت: «راز کار این است که قبل از گذاشتن کوزه در کوره، آن را فوت می‌کنم تا گرد و خاکش پاک شود. تو همین یک نکته را نمی‌دانستی؛ این همان فوت کوزه‌گری است!» --- ### 📘 پیام حکایت - **تجربه و نکات ظریف** در هر حرفه‌ای مهم‌اند. - **احترام به استاد و قدردانی از آموزش‌ها** ضروری است. - **ادعای دانایی کامل، بدون تجربه کافی، می‌تواند باعث شکست شود.** معرکه یادت نره 😉

جواب معرکه

Princess

فارسی هشتم

معرکه یادت نره

جواب معرکه

FāTi

فارسی هشتم

کوزه‌گری با‌مهارت و خبره، شاگردی داشت که چندین سال پیش او کار کرده بود و مهارت‌های کوزه‌گری را از استادش یاد گرفته بود. روزی شاگرد دستمزد بیشتری از استاد درخواست کرد. کوزه گر بر دستمزد او افزود. معنی: یک روز شاگرد از استاد درخواست کرد که دستمزد بیشتری به او بدهد. کوزه‌گر دستمزد شاگرد را بیشتر کرد. پس از مدتی باز، شاگرد سر ناسازگاری گذاشت و گفت: «دیگر فن کوزه گری را به تمامی آموخته ام و قصد دارم در کارگاه خود، استادکار شوم.» معنی: بعد از مدتی، شاگرد با استاد خودش مخالفت و ناسازگاری کرد و گفت: «من تمام مهارت‌های لازم برای کوزه‌گری را یاد گرفته‌ام و می‌خواهم برای خود کارگاهی داشته باشم و دیگر شاگرد کسی نباشم و خودم استاد شوم.» کوزه گر از او خواست به پاس حقی که بر گردن او دارد، چند ماهی بماند و یاری اش کند. معنی: کوزه‌گر از او درخواست کرد برای قدردانی و جبران کردن کاری که برای او انجام داده، چند ماه بیشتر پیش کوزه‌گر بماند و به او کمک کند. شاگرد، بی اعتنا به درخواست استاد، او را رها کرد و کوشید در کارگاه خود برای رقابت با استاد، مرغوب ترین کوزه ها را بسازد. او با دقت شروع به ساختن کوزه کرد اما لعاب هیچ یک از کوزه ها زیبا و شفاف از کار درنیامد. معنی: شاگرد بدون توجه به درخواست استاد او را رها کرد و از او جدا شد و سعی کرد با استاد خود رقابت کند و در کارگاه خود بهترین کوزه‌ها را بسازد. اما لعاب هیچ‌کدام از کوزه‌ها زیبا و شفاف نمی‌شد. شاگرد، ناگریز نزد استاد بازگشت. استاد او را واداشت مدتی دیگر نزد او بماند تا اِشکال کار را دریابد. سرانجام یک روز استاد گفت: رمز مرغوب بودن کوزه ها در این است که هر کوزه را پیش از آنکه در کوره بگذارم فوت می کنم تا گرد و خاک از روی آن پاک شود. تو همین یک نکته را در نظر نداشتی و اِشکال کار تو تنها یک فوت بود؛ فوت کوزه گری!» معنی: شاگرد به ناچار پیش استاد بازگشت. استاد او را مجبور کرد مدتی دیگر پیش او بماند تا اشکال کار خودش را پیدا کند. سرانجام یک روز استاد گفت: «رمز بهترین و باکیفیت‌ترین کوزه‌ها این است که من هر کوزه را قبل اینکه در کوره قرار بدهم، آن را فوت می‌کنم تا گرد و خاک روی آن پاک شود. تو به همین نکته عمل نمی‌کردی و ایراد کار تو فقط یک فوت بود؛ فوت کوزه‌گری!» خوشگلم معرکه یادت نره🌕

سوالات مشابه درس 3 فارسی هشتم

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام