مقدمه :
به نظر شمانماز چیست؟
شاید بگوئید نماز کاری است که پدربزرگ ها ومادربزرگ ها انجام می دهندیا…
اماواقعاً نماز این است؟ اصلاً نماز چیست و چه اهمیتی دارد …
من در این انشا به این سوال پاسخ می دهم: بسم الله الرحمن الرحیم …
متن انشا :
نماز کاری است که برای هرمسلمانی واجب شده است .کسانی که به خدا ایمان قوی دارند به نماز نیز ایمان دارند وآنرا به جای می آورند.نماز کاری مهم است زیرا وسیله ی ارتباط ما با خداست،انسان با نماز با خدای خود رابطه برقرار می کند…حالا چرا از همه بیشتر پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نماز می خوانند؟شاید بگوئید چون آنها افرادی با فکرهای قدیمی هستند!ولی نه اینطورنیست همانطوری که میدانید پدربزرگ ها ومادربزگ ها ازما باتجربه ترند آنها گشتندوگشتندبه نماز رسیدند.معنی نماز را فهمیدند.فلسفه ی نماز را درک کردند.حالا چرا ما نماز می خوانیم؟شاید بگوئید چون با خدای خود رابطه برقرار می کنیم درست است. از طرفی هم نماز یک نوع ورزش هم محسوب می شود .اما چرا با خدای خود ارتباط برقرار میکنیم؟شاید بگوئید که برای تشکر از نعمتهایی که خدا به داده است .آری اینطور است اما می توانیم اینطور هم بگوئیم که ما به خدا نیاز داریم.ما به ارتباط با خدا نیاز داریم.ما به نماز و نماز خواندن نیاز داریم.ما به همه ی اینها نیاز داریم تا با رسیدن به اینها سعادتمند شویم .روح ما از خداست وبه او وابسته است .اگر شما به کسی وابسته شوید هرروز می خواهید اورا ببینیدوبا اوصحبت کنیدو…روح ما نیز اینچنین است.روح ما به خداوابسته است و می خواهدهرروزبا او حرف بزند ووقتی هم حرف می زند آرام می شود.ووقتی هم با خدا حرف نزند دلتنگ می شود می خواهد کاری بکند که دلتنگی را جبران کند.ودر آن لحظه ممکن است گناه هم بکند.پس ما به خدا ونماز خواندن نیاز داریم . همانطوری که بدن به غذا نیاز دارد و سلامتی اش به آن وابسته است روح ما نیز به نمازنیاز دارد و سلامتی اش به آن وابسته است. همانطوری که تعذیه درست و کامل مانند ستون جلوی بیماری ها می ایستد نماز نیز مانند ستون جلوی گناه ها می ایستد .حالا که با نماز بیشتر آشنا شدیم باید بدانیم که خدا به نماز ما نیاز ندارد بلکه ما به نماز نیاز داریم.پس هنوز دیر نیست تا روحمان را به سلامتی برسانیم. بهتر است از همین حالا برویم دست بکار شویم ونماز هایمان را بخوانیم.
نتیجه گیری:
امیدوارم انشای من جرقه ای باشد عظیم تا خوابیده ها را بیدار کند. می گویند کسی که بخواب رفته را می توان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده را نمی توان بیدار کرد.